برند (Brand) چیست؟
به زبان ساده میتوان برند را اینگونه تعریف کرد: برند در واقع یک ویژگی یا مجموعهای از ویژگیهای منحصر به فرد است که یک شرکت را از سایر شرکتها متمایز میکند. معمولاً یک برند از نام، شعار تبلیغاتی، لوگو (نماد شرکت)، طرح و سایر موارد دیگر تشکیل شده است. برند به تجربه کلی مشتری در هنگام تعامل با یک شرکت اشاره دارد.
بیشتر بخوانید: تجربه مشتری یا CX چیست؟
برای مثال به محض شنیدن اسم کوکاکولا در ذهن شما یک نوشابه کولای (مشکی) با لگوی قرمز و سفید نقش میبندد (حتی ممکن است، مزه آن را زیر زبان خود حس کنید)، این کاری است که برندها با ذهن شما میکنند (شما را به خود معتاد میکنند).
باید بدانید که برند توقع مشتریها را نسبت به محصولات شکل میدهد، برندها علامت تجاری هستند که هیچکس به جز شما نمیتواند از آن استفاده کنند (مگر اینکه اجازه استفاده توسط شما صادر شود).
توجه داشته باشید که برند محصول نیست، برند چیزی است که مشتری برای آن پول پرداخت میکند و محصول کالایی است که در شرکتها و سازمانها تولید میشود.
ایلان ماسک: برند فقط یک ادراک است و ادراک در طول زمان با واقعیت مطابقت خواهد داشت.
برندینگ یا برندسازی چیست؟
در واقع میتوان برندینگ را اینگونه تعریف کرد:
“فرایند توسعه و به کارگیری یک ویژگی ممتاز یا مجموعهای از ویژگیهای منحصر به فرد در شرکت شما تا مشتریها بتوانند برند شما را با این ویژگیها به خاطر بسپارند.”
برای مثال فرض کنید که شما یک کارگاه فراوری زیتون دارید و تمام زیتونهای شما بسیار درشت هستند، این درشتی ویژگی است که شما را از سایر رقبایتان متمایز میکند. مشتری به محض شنیدن اسم شما مطمئن میشود که حتماً زیتونی که میخرد درشت است.
ارزش یک برند باید همیشه منعکس کننده آنچه که واقعاً برای شرکت شما مهم است، باشد. هر شرکت در زمان تأسیس خود یک سری باورهای بنیادی دارد و شرکت اهداف خود را در راستای تحقیق بخشیدن به این ارزشها تعیین میکند.
برای مثال فرض کنید که شما در برندینگ خود اشاره کردهاید که حافظ محیط زیست هستید، تنوع محصولات زیادی دارید، ضمانت نامه بسیار قوی دارید و … شما باید به نسبت هر وعدهای که میدهید، پاسخگو باشید.
در واقع این اهمیت دادن شما به باورهای بنیادی است که ارزش برندینگ شما را در بازار مشخص میکند. اشلی فریدلین (Ashley Friedlein)، بنیانگذار و مدیر عامل گیلد در خصوص برند و برندینگ اینگونه میگوید: “برند مجموع برداشت شخصی از یک شرکت است، برند سازی در مورد شکل دادن به ادراک است.”
هدف از برندینگ چیست؟
هدف برندها معمولا چیزی فراتر از کسب درآمد است. برندسازی باعث میشود کسب و کار بتواند در سطح احساسی با مصرفکنندگان و مخاطبان ارتباط برقرار کند. هدف از برندینگ برای کسب و کار به طور کلی ایجاد ابتکاراتی در محصول است که به وسیله آن بتواند به طور همزمان سود کسب و کار و منفعت جامعه را تامین کند. به عبارت دیگر، نتیجه کلیدی حاصل از ساخت برند، ایجاد تاثیر مثبت در ذهن مخاطب است. بنابراین مجموعه اهداف برندیگ را میتوان شامل موارد زیر دانست:
- معرفی کسب و کار
- انتقال پیام واضح در مورد رسالت کسب و کار به مخاطبان و مشتریان
- ایجاد هویت برای کسب و کار، محصول یا گروهی از محصولات
- تایید اعتبار کسب و کار
- کسب جایگاه متفاوت و ماندگار برای محصول در مقابل رقبا
- ترغیب مخاطبان به انتخاب و خرید محصول یا خدمات
- جذب مشتریان جدید
- حضور مداوم در ذهن مصرفکننده و ایجاد وفاداری در کاربران و مشتریان
- محافظت از محصول، ویژگی های منحصر به فرد آن و جلوگیری از کپی کردن توسط رقیبان
اهمیت برندینگ
برند یا نام تجاری شما بدون شک مهمترین دارایی شرکت شما است، این برند است که به شرکت شما هویت میدهد و باعث غرور کارکنان شما میشود. وقتی نام شرکت خود را به یک برند تبدیل میکنید، نه تنها به کسب و کار خود هویت میدهید بلکه یک محل کار معتبر نیز میسازید.
برندینگ قوی پای کارکنان قوی را به شرکت شما باز خواهد کرد. جایگاه مدیر مسئول شرکت اپل را با مدیر مسئول یک شرکت درجه چند مقایسه کنید، آیا این شرکت است که به کارکنان خود رتبه داده است یا بلعکس؟
بر اساس مطالعات Capgemini مشخص شد که کاربرانی که با یک برند ارتباط برقرار میکنند تا دو برابر بیشتر از کسانی که با آن برند ارتباط برقرار نمیکنند، برایش پول خرج میکنند.
برندینگ به کسب و کار شما هویتی فراتر از محصولاتتان میدهد. همانطور که گفته شد برندینگ کسب و کار شما را به یاد ماندنی خواهد کرد و این چهره شرکت شماست که به مصرف کنندگان کمک میکند تا کسب و کار شما را از هر رسانهای تشخیص دهند و آن را دنبال کنند.
ست گادین: یک برند مجموعهای از انتظارات، خاطرات، داستانها و روابطی است که در کنار هم بر روی تصمیم مصرف کننده در انتخاب یک محصول تأثیر گذار خواهد بود.
چطور یک برند بسازیم؟
همانطور که اشاره شد، برندینگ تأثیر بسیار زیادی در موفقیت کسب و کار شما دارد، اما چطور میتوان یک برند ساخت. برای یک برند تجاری موارد زیادی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود، پس بهتر است یک دفترچه یادداشت کنار خود قرار دهید و تمامی ایدهها را یادداشت کنید.
به یاد داشته باشید که برندینگ یک فرایند تکراری است و این امکان وجود دارد که برخی از مراحل را در هنگام طوفان فکری خود برای ساخت برند تکرار کنید. در ادامه شش مرحله لازم برای ساخت یک برند را با هم بررسی میکنیم.
1. بازار هدف (مخاطبان) خود را مشخص کنید
برندینگ منجر به بالا رفتن آگاهی و اعتماد مردم نسبت به کسب و کار شما میشود و این دقیقاً به معنی افزایش درآمد است. اما ریشه این موضوع کجاست؟ اجازه دهید تا با هم مرور کنیم.
بازار هدف یا همان مشتری هدف شما مهمتر از هر مصرف کننده یا خریداری است که محصول شما را خریداری میکند. اگر مشتریان هدف شما برند شما را دوست نداشته باشند، هرگز به درآمد و سود بیشتر دست پیدا نخواهید کرد.
82 درصد از سرمایهگذاران میگویند که تشخیص نام در هدایت تصمیمات سرمایهگذاری ضروری است. (منبع)
قبل از اینکه فرایند برندینگ را شروع کنید، بهتر است بدانید برای چه تیپ اشخاصی برندسازی میکنید. محصولی که میخواهید به بازار عرضه کنید، برای چه کسانی مفید خواهد بود؟ مشتری ایدهآل شما چه کسی است و اصلاً هدف شما از بهوجودآوردن این کسب و کار چیست؟
2. به طور دقیق هدف خود را از ایجاد کسب و کار مشخص کنید
چرا این کسب و کار را انتخاب کردهاید و میخواهید آن را شروع کنید؟ اگر پاسخ شما صرفاً درآمد بیشتر است، چرا به سراغ کار دیگری نرفتهاید؟ درآمد تنها یک روش برای کسب درآمد وجود دارد؟ شما باید بدانید که چرا وارد بازار رقابت شدهاید، هدف و انگیزه خود را از تجارتتان مشخص کنید.
قبل از ساخت برندی که مخاطبان آن را بشناسند و بخواهند به آن اعتماد کنند، باید مشخص کنید که چه خدمات و کالاهایی را میخواهید در اختیار مشتریهای خود قرار دهید و آنها را به مخاطبان خود انتقال دهید. بخشهای مختلف برند مانند لوگو، شعار تبلیغاتی، تصاویر و … باید این اهداف را منعکس کنند تا در ذهن مشتری ماندگار شوید.
ست گادین: یک محصول میتواند به سرعت منسوخ شود، اما یک نام تجاری موفق جاودان است.
3. ارزشها، کیفیت و مزایای منحصر به فرد خود را در برند تعریف کنید
حتماً اطراف شما کسب و کارهای شبیه به شما وجود دارد، تمرکز بر روی رقبا راحت است (زمان زیادی برای تجزیه و تحلیل رقبا وجود دارد)؛ اما در حال حاضر تنها بر روی فرایند برندینگ و کسب و کار خود دقت کنید.
کسب و کار شما چه چیز منحصر به فردی دارد که هیچکس نمیتواند آن را تقلید کند (به طور قانونی)؟ تنها یک چیز وجود دارد و آن هم “برند” شماست. به همین دلیل، باید اطمینان حاصل کنید که نام تجاری شما از عناصری الهام گرفته است که تنها و تنها متعلق به شما است.
چند لحظه وقت بگذارید و لیستی از آنچه که کسب و کار شما را از سایرین مجزا میکند، تهیه کنید. وقتی در خصوص ویژگیهای منحصر به فرد محصول شما صحبت میکنیم، منظور ویژگیهای ظاهری مانند اجزا یا قابلیتها نیست؛ بلکه منظور این است که چگونه محصولات و یا خدمات شرکت شما میتواند، شرایط زندگی را بهبود بخشد.
اسکات کوک: یک برند دیگر آن چیزی نیست که ما به مشتریان خود میگوییم، بلکه همان چیزی است که مصرف کنندگان ما به یکدیگر میگویند.
4. طراحی بصری منحصر به فرد خود را بسازید
اگر تا این مرحله پیش آمدهاید، باید مخاطب هدف خود را شناخته باشید و اهداف و ویژگیهای منحصر به فرد محصول و یا خدمات خود را مشخص کرده باشید. اکنون نوبت به بخش مهیج برندینگ یعنی طراحی بصری (لوگو سازی) رسیده است. در این مرحله است که شما باید فونت نوشتاری، رنگ، طرح و در نهایت لوگوی خود را بسازید.
طراحی و اجرای لوگو نیاز به مهارت و سلیقه خاص دارد، اگر میدانید که از پس این کار به خوبی برنمیآیید، بهتر است کار را به یک متخصص در زمینه طراحی لوگو بسپارید. 10 ثانیه زمان دارید تا با لوگوی خود نظر مخاطبان را به خود جلب کنید، اینکار به کسب و کار شما کمک میکند تا مشتریهای شما بتوانند راحتتر شما را به خاطر بسپارند.
5. صدای برند خود را بسازید
اکنون نوبت آن رسیده است که به سراغ بخش شنیداری برندتان بروید. اگر کسی با شما تماس بگیرد و یا پیامی بفرستد، چگونه شنیده میشوید؟
نحوه ارتباط شما با مشتری هدف نیز بخش مهمی از برندسازی است. باید صدایی را برای برند خود انتخاب کنید که مشتری بتواند با آن ارتباط بگیرد، در غیر این صورت هرگز به برند شما در بازار توجهی نخواهد شد و برندینگ شما به مشکل برخواهد خورد.
94 درصد از مصرف کنندگان اعتقاد دارند که مارکهایی را به دیگران توصیه میکنند که با آنها ارتباط عاطفی دارند. (منبع)
همه متنها و محتواهایی که مینویسید باید لحن مشابه و یکسانی داشته باشند (از صفحه مجازی گرفته تا بلاگهای نوشته شده در سایت و داستان برند) همه و همه باید با یک لحن نوشته شده باشند. این کار به مشتریهای هدفتان این امکان را میدهد تا با برند شما آشنا شده و صدای برند شما را تشخیص دهد.
صدایی شاد و جذاب را برای برند خود انتخاب کنید تا مخاطبان شما برای دریافت متنهای جدید منتظر بمانند.
برای مثال MailChimp یک نمونه عالی از یک برند موفق است که با لحنی واضح و مشخص صحبت میکند. زمانیکه از طرح رایگان این برند برای کسب و کار خود استفاده میکردم، هنگام دریافت ایمیلهایشان همیشه لبخند میزدم.
MailChimp از وب سایت گرفته تا انتشار ایمیلها و زیرنویسهای شبکههای اجتماعی، صدای برند خود را ایجاد کرده است که با شخصیت، سرگرم کننده و در دسترس است.
6. برند خود را به کار بیندازید
برند شما تنها در صورتی کار خواهد کرد که این کار را انجام دهید، پس از اتمام طراحی و ایجاد نام تجاری جدید آن را در جز به جز کسب و کار خود وارد کنید. مطمئن شوید که مشتریها هر طرف را که نگاه کنند، برند شما را میبینند. در ادامه چند نکته مفید برای اضافه کردن برند در سراسر شرکت آورده شده است.
رنگ برند میتواند تشخیص آن را تا حدود 80 درصد بهبود بخشد.
– وب سایت:
لوگو، رنگ و فونت برند را در وب سایت خود اعمال کنید، تنها از نکاتی استفاده کنید که در دستورالعمل برندینگتان وجود دارد. وب سایت یکی از مهمترین بخشهای هر برند است و اگر برند را در آن منعکس نکنید، تجربه بسیار بدی برای مشتری رقم زدهاید. توجه کنید که هر چیزی که منتشر میکنید با صدای برند شما هم خوانی داشته باشد.
– شبکههای اجتماعی:
در شبکههای اجتماعی عکسهای پس زمینه و تصاویر برند را به اشتراک بگذارید، میتوانید تصویر برند را بر روی پروفایل خود در شبکههای اجتماعی بگذارید تا مشتریان شما راحتتر برندتان را تشخیص دهند. توجه کنید که هر چیزی که منتشر میکنید با صدای برند شما هم خوانی داشته باشد.
– نحوه بستهبندی کردن محصولات:
اگر شرکت شما محصولات فیزیکی عرضه میکند، محصولات شما به ملموسترین عنصر ارتباط مشتریهای هدفتان با برند تبدیل خواهد شد. به همین دلیل است که نحوه بستهبندی محصولات (طراحی، سایز و …) باید در جهت انعکاس برندینگ شما باشد.
– تبلیغات:
تبلیغات مهمترین وظیفه در آگاهی دادن به مخاطبان در خصوص برند شما را بر عهده دارد. یک تبلیغات موفق و کارآمد میتواند، برند شما را به ترند (trend) یا نام فراگیر تبدیل کند. برای مثال چند سال پیش شرکت پاک در تبلیغات خود از یک علامت ضرب با جمله پاک یادت نره استفاده میکرد. با گذشت نزدیک به 15 سال من همچنان این تبلیغ را به یاد دارم.
بیشتر بخوانید: چطور تبلیغات کنیم | راهنمای چگونگی تبلیغات برای انواع کسب و کار
انواع برندینگ
در دنیا انواع مختلف برندینگ وجود دارد که هر کدام از آنها اهمیت خود را دارند و هدف خاصی را دنبال میکنند. بسته به نیاز و اهداف کسب و کارتان یکی از این انواع را انتخاب کنید. در ادامه قصد داریم تا چند نوع از معروفترین انواع برندینگ را با هم بررسی کنیم.
1. نام تجاری محصول
نام تجاری محصول رایجترین نوع برندسازی است. وقتی به یک فروشگاه میروید، برندهای مختلف محصولاتی را میبینند که از طریق کلمات، رنگها و تصاویر از سایر برندهای متمایز شدهاند.
برندینگ مؤثر محصول با درک مصرف کننده نهایی، خواستههای آنها و چشم انداز رقابتی وارد بازار میشود. همه فاکتورهایی که در بالا ذکر شد به تعیین استراتژیهای برند کمک میکنند.
77 درصد از مدیران بازاریابی بر این باور هستند که نام تجاری برای رشد کسب و کار شما بسیار مهم است.
اجازه دهید تا کوکیهای Oreo را مثال بزنیم، تا اواسط دهه 90 میلادی بازار اصلی این کوکیها ایالات متحده بود. کرافت تصمیم گرفت تا کوکیهای خود را در بازار جدیدی نیز به فروش برساند. آنها به دلیل جمعیت زیاد دو کشور چین و هند تصمیم گرفتند که محصولات خود را در این بازارها ارائه کنند.
Oreo در سال 1996 میلادی با همان محصولی که در آمریکا عرضه میشد، وارد چین شد. راهاندازی محصولات در این کشور ناموفق بود و کرافت دلیل عدم استقبال مردم چین از کوکیهای Oreo را پرسید؟
آنها از طریق مصاحبه مردم متوجه شدند:
- طعمها بسیار قوی بودند.
- قیمت یک بسته بسیار زیاد بود.
Oreo در چین با دستورالعمل جدید شکر را کاهش داد و بستهبندی خود را کوچکتر کرد (تا قیمت ارزانتر شود). این سیاست کرافت درست عمل کرد و همچنین Oreo را به سمت ساخت چندین کوکی جدید که مطابق با سلیقه مردم محلی بود، سوق داد.
کرافت با استراتژیها و تجربیاتی که از ورود به بازار چین کسب کرده بود، وارد بازار هندوستان شد و توانست موفقیت بزرگی برای شرکت خود به دست آورد.
2. برندسازی شرکتی
شهرت و محبوبیت یک برند نقش مهمی در موفقیت یک کسب و کار دارد. هر کاری که یک شرکت انجام میدهد (محصولاتی که عرضه میکند، نحوه برخورد با مشتریها، کارکنان و …) بر شهرت یک برند تأثیر خواهند گذاشت، این موضوع حتی بر قیمت گذاری محصولات شما هم تأثیر گذار خواهد بود.
صنعت خودرو سازی یک مثال خوب از برندسازی شرکتی است. برای مثال در نظر بگیرید که دو خودروی کاملاً یکسان از خط تولید خارج میشود و نامهای متفاوتی به آنها میدهند.
استون مارتین Cygnet و تویوتا Scio iQ یکی از این نمونههاست. اینها خودروهای یکسان اما با هویتهای متفاوت هستند. اگر شما استون مارتین Cygnet را از نمایشگاه بخرید حدود 35 هزار پوند قیمت خواهد داشت، این در حالی است که قیمت تویوتا Scio iQ در نمایشگاه 10 هزار پوند است. این تفاوت زیاد قیمت به دو دلیل زیر است.
59 درصد از مصرف کنندگان ترجیح میدهند از برندهای استفاده کنند که به آنها اعتماد دارند.
- استون مارتین یک برند لوکس است و برندهای لوکس انحصاری هستند. برای حفظ ارزش برند تمامی محصولاتی که توسط این شرکت ارائه میشود، باید گران قیمت باشند.
- تویوتا یک شرکت خودرو سازی است که محصولات خود را برای بازارهای انبوه تولید میکند. خودروهای ساخته شده توسط این برند مقرون به صرفه هستند. این شرکت برای حفظ ارزش برند خود تمامی محصولاتی که ارائه میدهد، باید مقرون به صرفه باشد.
* شاید دلایل بالا کمی مسخره به نظر برسد، اما عین واقعیت است.
3. برندسازی خدماتی
در هر زمینهای که مشغول به فعالیت باشید، یکی از بزرگترین چالشهای شما اطمینان از ارائه خدمات عالی و باکیفیت در هر زمان است. خدمات همه چیز در مورد رابطه شما با مشتریهایتان را مشخص خواهد کرد. خدمات شما با تجربهای که به مشتری خود ارائه دادهاید، تعریف میشود.
خدمات عالی و همیشگی شهرت خوبی برای شما ایجاد میکند و برند شما را تقویت میکند. هر چقدر که خدمات شما با کیفیت بالاتری ارائه شود، احتمال ریزش مشتریها کمتر است که این موضوع رشد شرکت شما را سریعتر میکند.
برای مثال در شهر ما یک کارواش وجود دارد که به بهترین شکل ممکن و با کمترین قیمت خودروی شما را میشوید، علاوه بر خدمات عالی به ازای هر پنج بار شستشو یک بار خودروی شما را رایگان خواهد شست. کیفیت بالای ارائه خدمات و ارائه خدمات رایگان باعث شده است که در مدت یک سال کسب و کار خود را به اندازه ده سال پیش ببرند.
وارن بافت: تقریباً 20 سال طول میکشد تا شما شهرت به دست آورید و برای از بین بردن آن تنها به پنج دقیقه نیاز دارید.
4. برندسازی شخصی
مفهوم برندسازی شخصی اغلب با شخصیتهای معروف مانند سیاستمداران، ورزشکاران، ستارههای سینما، خوانندهها و … مرتبط است. عنصر شهرت محرک موفقیت بسیاری از کارآفرینان موفق است. داشتن یک نمایه اجتماعی میتواند به رهبران کسب و کارها کمک کند تا مشتریان جدید پیدا کنند و پایگاه هواداران خود را ایجاد کنند.
جیسون هارتمن (Jason Hartman) کارآفرین، سخنران و نویسنده در خصوص برندسازی شخصی اینگونه میگوید: “برند شخصی شما وعدههایی مانند وعده کیفیت، ثبات، شایستگی، اطمینان و قابلیت است که شما به مشتریان خود میدهید.”
نمونههای ایرانی و خارجی بسیار زیادی وجود دارد که علی منصوریان و رستورانهای پر فروشش، علی دایی و جواهر فروشی معروفش در تهران نمونههای داخلی بسیار معروف هستند.
ایلان ماسک (Elon Reeve Musk) مدیر عامل تسلا و مالک توئیتر یک نمونه بارز از شخصیتی است که دارای وجهه عمومی بالاست که بر سود و زیان شرکتهایش تاثیرگذار خواهد بود.
صرف نظر از اینکه شما در خصوص ایلان ماسک چگونه فکر میکنید، باید بدانید که این فرد صدها هزار و شاید میلیونها ستایشگر دارد که تقریباً هر محصولی را تبلیغ کند، طرفدارانش آن را خریداری میکنند و از آن پشتیبانی میکنند.
برای مثال ایلان ماسک با فروش کلاههای بیسبال مارک Boring یک میلیون دلار درآمد کسب کرد یا با یک توییت در توییتر خود روند ارز دیجیتال دوج کوین را به کل تغییر میدهد.
دن شوبل: برند شخصی شما بهترین محافظ شما در برابر عوامل تجاری است که نمیتوانید آنها را کنترل کنید.
5. برندسازی جغرافیایی
برندسازی جغرافیایی به دنبال جذب افراد برای بازدید یا سرمایهگذاری در یک شرکت یا منطقه به دلیل شرایط خاص جغرافیایی است. شهرها و کشورها با سرمایهگذاری بر روی چیزهای که آنها را از سایر مناطق و کشورها متمایز کند، مانند جاذبههای توریستی، مناطق زیبای طبیعی و … برندسازی جغرافیایی را انجام میدهند.
برای مثال تخت جمشید در استان فارس را در نظر بگیرید، این بنا به عنوان نماد تاریخی و تمدن ایران زمین شناخته میشود و بسیاری از توریستها ایران را با بنای تخت جمشید به یاد خواهند آورد یا برج ایفل را در نظر بگیرید، این برند به عنوان نماد ملی فرانسه قابل تشخیص است. بسیاری از مشاغل از تصویر برج برای معرفی خود به عنوان یک شخص ساکن پاریس استفاده میکنند.
جف بزوس: برند برای یک شرکت مانند شهرت برای یک فرد است. شما با تلاش برای انجام کارهای سخت به خوبی شهرت کسب میکنید.
6. برندسازی فرهنگی
برندسازی فرهنگی به دنبال ایجاد هویت و شهرت مشترک مثبت برای افرادی است که در یک مکان خاص زندگی میکنند. این نوع از برندسازی ارتباط نزدیکی با برندسازی جغرافیایی دارد این دو نوع برند سازی دست به دست هم میدهند، جغرافیای یک مکان تأثیر بسیار زیادی بر فرهنگ مردم آن میگذارد و فعالیتهای انسانی نیز بر مکان تأثیر میگذارد.
شهر نیویورک (شهری که هرگز نمیخوابد) به عنوان پایتخت مالی و تجاری دنیا شناخته میشود، اما یکی از مراکز فرهنگی جهان نیز به شمار میرود که بر موسیقی، مد، هنر، سرگرمی در سراسر جهان تأثیر میگذارد. مردمی که در نیویورک زندگی میکنند به داشتن سبک زندگی پرشتاب و سریع شهرت دارند.
زیگ زیگلار: اگر مردم شما را دوست داشته باشند به شما گوش خواهند کرد، اما اگر به شما اعتماد کنند با شما معامله خواهند کرد.
7. برندسازی خرده فروشی
خرده فروشها، فروشگاههایی هستند که ما در تمام مدت روز با آنها در تماس هستیم. بسیاری از خرده فروشها محصولات تولید کنندگان مختلف را به فروش میرسانند. به عنوان مثال شما در یک سوپر مارکت محصولات مشابه برندهای رقیب را در کنار هم و درون قفسهها پیدا میکنید (مانند کوکاکولا و پپسی). برخی دیگر از خرده فروشها تنها محصولات خود را به فروش میرسانند.
خرده فروشها در تلاش هستند تا برندی متمایز برای خود ایجاد کنند به این نام تجاری “خرده فروشی” میگویند. یکی از معروفترین نمونههای خرده فروشی در جهان که حتماً شما هم آن را میشناسید، اپل است.
فروشگاههای آنها اغلب دارای معماری هنری و طراحی زیبا هستند، این طراحی زیبا برای نشان دادن اهمیت طراحی خوب و زیبا برای محصولات این شرکت است.
شپ هیکن: رضایت یک امتیاز است، اما وفاداری یک برند است.
اصطلاحات رایج در برندینگ
برخی از کلمات کلیدی در برندینگ وجود دارد که داشتن اطلاعاتی در خصوص آنها، میتواند کسب و کار شما را به موفقیت برساند. در ادامه لیستی از کلمات کلیدی در برندینگ آماده کردهایم تا با رعایت آنها برند خود را به بهترین شکل ممکن بسازید.
43 درصد از مردم پول خود را صرف برندهایی میکنند که به آنها وفادار هستند.
· آشنایی مردم نسبت به برند (Brand Awareness)
به میزان آشنایی مردم و مخاطبان هدف شما با برندتان، آگاهی یا آشنایی از برند میگویند. همانطور که حتماً شما هم متوجه شدهاید، آگاهی عموم مردم از برند باعث میشود که از برند شما به عنوان یک برند پرطرفدار، محبوب، پرفروش، خوب و … در بازار یاد شود.
آشنایی مردم نسبت به برند شما بسیار مهم است، چرا که اگر مردم با برند شما آشنا نباشند، آن را نمی خرند. با استفاده از تبلیغات برند خود را در بین مردم معرفی کنید تا برندینگ شما راحتتر صورت گیرد.
اسکات بدبری: یک برند عالی، حتماً یک داستان عالی دارد که هرگز به طور کامل گفته نمیشود.
· گسترش برند (Brand Extension)
توسعه برند زمانی اتفاق میافتد که شما بخواهید، از برند خود برای توسعه محصولات جدید در بازارهای جدید استفاده کنید. برای مثال شرکت ژاپنی هوندا که در زمینه تولید موتور سیکلت و موتور خودرو در جهان بسیار شناخته شده است، در سالهای اخیر اقدام به تولید و ساخت دستگاه چمن زنی کرده است.
حتماً شرکت هوندا از فروش دستگاه چمن زنی درآمد قابل قبولی کسب کرده است، این نام و ارزش برند است که به شرکت هوندا اجازه توسعه محصولات جدید را میدهد.
· هویت برند (Brand Identity)
هویت برند شما قولی است که به مشتریهای خود میدهید، هویت شما معمولاً بیانگر نحوه ارائه محصولات، نحوه ارتباط با مشتری، کیفیت محصولات و سایر خدمات کسب و کار شما است.
والتر لندور: محصولات در یک کارخانه ساخته میشوند، اما برندها در ذهن ایجاد میشوند.
· مدیریت برند (Brand Management)
به فرایندی که طی آن شما برند خود را ایجاد و برای حفظ آن تلاش میکنید، مدیریت برند میگویند. مدیریت برند شامل عناصر مادی (بستهبندی، رنگ محصول و …) و عناصر غیرملموس (دیدگاههای مشتری در خصوص محصول) میشود.
همیشه به یاد داشته باشید که برند شما مانند یک موجود زنده است و جان دارد، پس تا جایی که میتوانید برای حفظ و نگهداری آن تلاش کنید. یک برند قوی به مدیریت مداوم و همیشگی نیاز دارد.
· شناخت برند (Brand Recognition)
شناخت برند به این معنی است که مشتریهای شما بدون دیدن نام تجاری، بتوانند محصولات شما را شناسایی کنند (از طریق لوگو، شعار تبلیغاتی، کیفیت محصولات و …).
· اعتماد به برند (Brand Trust)
همانطور که از عنوان مشخص است، اعتماد به برند به این معنی است که مشتریهای شما تا چه اندازه به برند شما اعتماد دارد.
- آیا به وعدههایی که در بازاریابی دادهاید، عمل میکنید؟
- آیا خدمات و محصولاتی که ارائه میدهید با همان کیفیتی هستند که ادعا دارید؟
این جور مسائل میتوانند، اعتماد را بین مشتریهای شما ایجاد کند که در دنیایی که تنها 25 درصد مردم به شرکتهای بزرگ اعتماد دارند، این موضوع بسیار مهم است.
· ارزش گذاری برند (Brand Valuation)
ارزش گذاری برند در واقع برگرفته از درک، شناخت و اعتماد مصرف کنندهها به برند شما است. یک برند قدرتمند میتواند کسب و کار شما را برای سرمایهگذاران (بزرگ و کوچک)، سهامداران و خریداران ارزشمند کند.
مطالعات موردی برندینگ
در ادامه قصد داریم تا سیاستهای چند شرکت برای توسعه برندینگ بهتر را با هم مرور کنیم.
شرکت تسلا
تسلا در سال 2003 میلادی و سه سال بعد از هزاره جدید تأسیس شد، این شرکت با اهدافی مانند ثبات زیست محیطی و انرژی مقرون به صرفه و پاک وارد بازار شد. به عنوان فرزند هزاره، تسلا به هدف پایداری انرژی در جهان اعتقاد دارد و خود را به عنوان شرکتی که نقش مهمی در کمک به تسریع این اهداف ایفا خواهد کرد، معرفی کرد.
این شرکت از زمان تأسیس خود تا به امروز تمام تلاش خود را برای ساخت وسایلی که با انرژی الکتریکی کار میکنند، کرده است و تا حدود زیادی هم توانسته است در این امر موفق شود.
شرکت نایک
مأموریت نایک نوآوری برای هر ورزشکاری در جهان است و تلاش میکند تا جهان را از طریق قدرت ورزش به جلو ببرد. ارزشهای برند نایک نمونهای بارز از این موضوع است که چگونه یک شرکت میتواند، باورهای بنیادی ایجاد کند و تعامل خود را با دنیای اطرافش هدایت کند.
شرکت استارباکس
استارباکس در نحوه بیان ارزشهای برند خود کمی جزئیتر از دو نمونه بالا است.
- با شرکای خود، قهوه خود و مشتریهای خود در مکان خود، ما این ارزشها را زندگی میکنیم.
- ایجاد یک فرهنگ گرم و تعلق به آن که همه در آن خوش هستند.
- با شجاعت عمل کنیم، وضعیت موجود را به چالش بکشیم و راههای جدید برای رشد شرکت خود و یکدیگر پیدا کنیم.
- حضور، ارتباط واضح، عزت و احترام.
- هر کاری که انجام میدهیم، بهترین عملکرد خود را ارائه میکنیم و خود را در قبال نتایج مسئول میدانیم.
- ما عملکرد محور هستیم، از دریچه انسانیت.
منابع برای یادگیری بیشتر
در ابتدای این مقاله برند و برندینگ را برای شما تعریف کردیم و سپس در خصوص اهمیت برندینگ در موفقیت کسب و کارها صحبت کردیم و به شما گفتیم چرا این موضوع برای شرکتهای مختلف حیاتی است، در ادامه به شما گفتیم که چگونه یک برند بسازید و مراحل برندینگ تک به تک برای شما تشریح شد.
بعد از توضیح این مباحث به سراغ معرفی انواع برندینگ رفتیم، سپس اصطلاحات رایج در برندینگ نیز توضیح داده شد و در نهایت چند مطالعه موردی در خصوص برندسازی موفق را با هم بررسی کردیم.
اگر مایل هستید تا در خصوص برندینگ مطالعات خود را بیشتر کنید؛ منابعی که به آن اشاره خواهد شد، در راه رسیدن به این موضوع به شما کمک میکند.
- برنامه ریزی برند نوشته شده توسط کوین لین کلر
- حس برند نوشته شده توسط مارتین لیندستروم
- برند خودت باش نوشته شده توسط پیتر مونتویا، تیم وندیهی
- ۲۲ قانون تغییرناپذیر برند نوشته شده توسط ال ریس، لورا ریس
- کتاب لغزش برند نوشته شده توسط مارتی نیومایر
- کتاب طراحی هویت برند نوشته شده توسط آلینا ویلر
- برند ماندگار نوشته شده توسط جرمی میلر
- کتاب برند محبوب نوشته شده توسط کوین رابرتس
- خودتان را برند کنید نوشته شده توسط جان پرکیس، دیوید رویستون لی
- ساخت برند داستانی نوشته شده توسط دونالد میلر
2 پاسخ
وقتی کسب و کاری تازه شروع به فعالیت می کنه، لازمه از ابتدا شروع به برندسازی کنه یا اینکه بعد چند وقت به فکر برندسازی باشد؟
دوست عزیز برند سازی از ابتدای یک کسب و کار می تونه شکل بگیره ، مانند نام ، لوگو ، رنگ سازمانی ، هویت برند و … مورادی که نیاز به هزینه زیادی نداره ولی مهم هست که به اونها فکر بشه و از ابتدا درست پایه ریزی بشه .