دایره راحتی یا دایره امن را بهتر بشناسیم
دایره راحتی یا comfort zone که به آن دایره امن یا محدوده امن ذهنی هم گفته میشود، شرایطی است که در آن وضعیت، در حالت آرامش و امنیت کامل به سر میبریم و همه چیز به حالت روزمره در آمده است. در دایره امن، کمترین اضطرابی هم نداریم و هیچ فشاری بر ما وارد نمیشود.
روزی را تصور کنید که صبح بیدار میشوید صبحانه میخورید، تلویزیون میبینید، ناهار میخورید، میخوابید، غروب کمی پیاده روی میکنید و شب هم تلویزیون میبینید و میخوابید. این شرایط به ظاهرا خیلی شرایط ایده آلی است و فشاری بر ما وارد نمیشود. اما تا چند رور میتوان با همین روش پیش رفت؟
اگر هر روز عمرمان را با همین شرایط بگذرانیم چه اتفاقی میافتد؟ آیا عمر و زمان مان را به خوبی و به درستی استفاده کردهایم؟ این روزمرگی هم تا یک جایی قابل تحمل است و بعد از گذشت مدتی بیماری روزمرگی برای ما غیر قابل تحمل خواهد شد. شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که چرا در تلاش برای تغییر زندگی روزمره موفق نمیشویم؟
اگر چند روز با همین وضعیت زندگی کنیم، حالمان بد و بدتر میشود. این وضعیت روزمرگی که ذهن و جسم ما تحت هیچ فشاری قرار ندارد، زندگی کردن در دایرهی راحتی یا دایره امن نامیده میشود.
چقدر دایره امن خود را میشناسید
هر کسی برای خودش دایره امنی دارد که برای خارج شدن از این وضعیت مبارزه میکند. برخی از پدر و مادرها از روی محبت بیجا و اضافی، دایرهی امن فرزندانشان را تشکیل میدهند. مثلا فرزندشان بیست و چند سال سن دارد ولی در دایره امن پدر و مادر صبح را شب میکند و کار مثبتی برای زندگی خودش انجام نمیدهد.
این دایره امن شبیه حبابی است که تمام توانمندیها و قابلیتهای آن جوان را از بین میبرد. دایرهی امنی که جز ضرر و زیان برای جوان و والدینش محصول دیگری ندارد.
هر یک از ما باید بتوانیم دایره امن خودمان را بهتر بشناسیم و راه خروجی برای خارج شدن از این وضعیت برای خود پیدا کنیم. اگر قرار است دایرهی راحتی برای من محصولی جز تنبلی و کاهل بودن نداشته باشد، باید هر چه سریعتر از آن خارج شویم.
دایرهی راحتی هر کسی میتواند با دیگری متفاوت باشد و هر کسی باید خودش دایرهی راحتی خودش را شناسایی کند. شاید این سوال برایتان پیش بیاید که چرا امنیت داشتن، نداشتن اضطراب و راحت بودن میتواند بد باشد؟ چرا باید از راحتی خودمان را خارج کنیم؟ چر باید همیشه دنبال بلا و بدبختی و سخت تلاش کردیم باشیم؟ حالا چه مشکلی پیش میآید اگر راحتی را انتخاب کنیم؟
با خروج از دایره راحتی، چه چیزهای جدیدی به دست میآوریم؟
باید ببینیم وقتی در دایره امن هستیم، چه چیزهایی کسب میکنیم و چه چیزهایی را از دست میدهیم. بعد ببینیم وقتی از دایره راحتی خارج میشویم چه چیزهایی به دست میآوریم. در این صورت میتوانیم بین دو وضعیت مقایسه کرده و ببینیم کدام وضعیت را میپسندیم.
خروج از دایره راحتی برای ما مزایایی دارد. وقتی در دایره راحتی قرار داریم، انرژیهای وجودیمان برای حرکت در مسیر موفقیت صرف نمیشود. ما شبیه به ابر کامپیوتری میشویم که در حد و اندازهی چرتکه از قابلیتهای آن استفاده میشود. هر انسانی توانمندیها و استعدادهایی دارد که در این دنیا و در عمری که داریم مجالی برای تجلی آن فراهم میشود.
وقتی در دایره راحتی قرار داریم، استعدادهای ما شکوفا نمیشود. اگر تغییری در وضعیت دایره راحتی رخ دهد، زندگی را میبازیم. مثلا تصور کنید کسی که در دایره راحتی قرار دارد، به هر دلیلی شرایطش تغییر کند، آیا میتواند از پس زندگی و شرایط جدید بربیاید؟
ما باید به گونهای زندگی کنیم که همیشه و در هر لحظه، آمادهی رشد کردن باشیم. دایره راحتی مانع رشد و توانمند شدن ما میشود. ما در دایره راحتی رشد نمیکنیم.
خروج از دایره راحتی باعث میشود، بیشتر خود واقعیمان باشیم. در دایره امن زندگی را به شکل واقعی آن تجربه نمیکنیم و برای تجربههای جدید زندگی آماده نمیشویم.
چگونه از دایره راحتی خارج شویم؟
باید ابتدا دایره راحتی خودمان را بشناسیم و بدانیم دایره راحتی زندگی ما کدام حوزهها است. بسیاری از ما هنوز دایره امن خودمان را شناسایی نکردهایم و اصلا نمیدانیم که دایرهی راحتی ما دقیقا کجا است.
اگر میخواهید تکانی به زندگی خودتان بدهید و تغییری مثبت ایجاد کنید باید ابتدا ببینید از چه نقاطی دارید به خودتان و زندگیتان ضربه میزنید. این موضوع برای هر کسی با شخص دیگری متفاوت است.
در قدم بعدی باید بتوانید فهرستی از موضوعاتی که شما را در روزمرگی قرار میدهند، تهیه کنید. مثلا فردی را میشناختم که مادر پیر و نتهایی داشت. او پسر بسیار باهوش و توانمندی بود ولی خانهی مادری و شرایط ایدهآل مالی باعث شده بود که نتواند توانمندیهای خودش را به جریان بیندازد و شبیه به مرداب راکد شده بود.
مادرش دایرهی راحتی او را به خوبی شکل داده بود. زندگی روزمره باعث شده بود به خاطر برطرف کردن خلاهایش به سراغ مواد مخدر برود. تا زمانی که آن دایره امن وجود داشت و روزمرگی زندگی آن پسر جوان را پر کرده بود، رهایی از مواد مواد مخدر غیر ممکن بود.
شاسایی دایره راحتی قدم اول و مهمی است که باید بسیار مورد توجه قرار گیرد. شاید اطرافیان بتوانند در شناسایی دایره امن ما را کمک کنند. در هر حال پیشنهاد ما به شما این است که فهرستی از دایرهی راحتی برای خود تهیه کنید.
چالشهای جدید و فرصتهای تازه
گاهی برای ما اتفاق میافتد که میخواهیم تغییری هرچند کوچک در وضعیت خودمان بدهیم ولی نمیتوانیم. دایرهی راحتی آنقدر ما در خود فرو کشیده که نمیگذارد وارد تجربههای جدید و چالشهای جدیدتر شویم.
وقتی چالش جدیدی نداریم، به سراغ راهکارهای جدید هم نمیرویم. این چالش میتواند هر چیزی باشد. مثلا فردی را میشناختم که به شدت تنبل بود و برای همه کار امروز و فردا میکرد. این فرد چالش بیست و یک روزهای برای خودش تعریف کرد و سعی کرد هر روز پانزده دقیقه زودتر از روز قبل بیدار شود.
برای خود چالشهای جدید و فرصتهای جدید تعریف کنید.
وقتی چالش بیست و یک روزه تمام شد. سراغ چالش بعدیو فرصت بعدی رفت. چالش بعدی این بود که ورزش و تحرک کردن را به زندگی خود بیاورد. او تصمیم گرفت حداقل روزی نیم ساعت ورزش کند. بعد از گذشت بازهی بیست و یک روزه که روزهای سختی هم بودند، ورزش کردن و سحرخیزی به بخشی از زندگیاش تبدیل شده بود.
دایرهی راحتی به او میگفت بخور و بخواب ولی او تصمیم گرفته بود چالشها و فرصتهای بیشتری را تجربه کند و قدر فرصتهای زندگی را بداند. برای خودتان چالشهای جدیدی تعریف کنید. از زندگی لذت ببرید و سعی کنید از پس چالشهایی که تعریف کردهاید بربیایید.
موانع را شناسایی کرده و آنها را از میان بردارید
بین شما و اهدافتان، دایرهی راحتی قرار دارد. در واقع یکی از موانع اصلی و مهمی که مانع رسیدن شما به اهدافتان میشود، دایره امن شما است. تصور کنید شما میخواهید به اهداف خودتان برسید ولی دایرهی راحتی مانع بزرگی ایجاد میکند و نمیگذارد.
اگر هر چه زودتر از این دایرههای راحتی خلاص نشوید، رسیدن به خواستهها و آرزوهایتان به تعویق میافتد. تصور کنید که میخواهید در کسب و کار خود موفق شوید. اهداف و برنامههای مدون و خوبی هم تهیه کردهاید. ولی در دایرهی راحتی شما موضوعی به اسم تنبلی وجود دارد.
این تنبلی در دایره راحتی به شما میگوید امروز هم استراحت کنیم، امروز هم به خودمان بیشتر فشار نیاوریم. مسایل مالی که نداریم حالا کمی تامل میکنیم و بعد پیش میرویم و … در نظر داشته باشید که گاهی ما اعتماد به نفس لازم برای خروج از این وضعیت را نداریم. اهمیت اعتماد به نفس در زندگی روزمره و میزان تاثیرگذاری آن را دست کم نگیرید.
دایرهی راحتی مانع بزرگی برای رسیدن شما به خواستههایتان ایجاد میکند. دایرهی امن در واقع امنیتی موقتی و غیر واقعی برای شما ایجاد میکند و شما را از زندگی عقب میاندازد. باید بتوانید موانع را یکی یکی شناسایی کنید و برای از میان برداشتن آن کمر همت ببندید.
از دایره راحتی به دایره یادگیری حرکت کنید
به اعتقاد محققان و روانشناسان، بعد از دایرهی امن، دایرهی یادگیری قرار دارد. اگر بخواهیم از دایرهی راحتی خلاص شویم باید وارد دایره یادگیری یا learning zone شویم. در دایره راحتی سیستم یادگیری ما به نوعی مختل میشود و رشد ما متوقف خواهد بود.
در comfort zone همهی روزها شبیه هم هستند و ما نیز در روزمرگی به سر میبریم. در چنین شرایطی رشدی در کار نیست و توانمندیها و استعدادهایمان رشد نمیکنند. اما وقتی از دایرهی راحتی خارج میشویم، وارد مرحلهی یادگیری میشویم.
استاد احمد محمدی
زندگیت را به دست بگیر ، تلاش کن ، تلاش کن ؛ آنموقع است که معجزه را میبینی!
در واقع وقتی به صورت واقعی زندگی میکنیم، هر لحظهی زندگی موضوعی آموزنده برای ما دارد. اما در دایره امن ما زندگی را به صورت واقعی تجربه نمیکنیم. در دایره یادگیری میتوانیم استعدادهای خودمان را شکوفا کنیم و تجربهی بهتری از زندگی خواهیم داشت.
از دایرهی راحتی خارج شده و وارد دایرهی یادگیری شوید. وقتی چیزهای جدیدی یاد میگیریم میتوانیم تجربهی جدیدتری از زندگی داشته باشیم. خود را برای تجربهی زندگی جدیدی آماده کنید. زندگی خود را رنگ و بوی تازهای بدهید. افرادی قبل از شما توانستهاند، پس شما نیز میتوانید.
از سختیها نترسید و از انکوباتور خارج شوید
برخی اوقات وقتی میخواهیم از دایرهی امن خارج شویم، ترس و وحشتی عظیم تمام وجود ما را در برمیگیرد. تصور کنید در مدتی که در دایره راحتی بودهاید، شبیه به فردی هستید که در انکوباتور زندگی میکند.
در انکوباتور شرایط زندگی خاص است و اگر این فرد به هر دلیل از انکوباتور خارج شود دیگر نمیتواند به زندگی ادامه دهد. زندگی انکوباتور زندگی واقعی نیست. برخی والدین فرزندان خود را در زرورق بزرگ میکنند. وقتی این فرزندان بزرگ میشوند از عهدهی امور عادی زندگی هم برنمیآیند.
مادری را میشناختم که تمول مالی خوبی داشت ولی پسرش را به کار میکشید. همیشه میگفت میخواهم پسرم مرد بزرگ شود تا اگر روزی همراه زن و بچهاش رفت بیرون و ماشین پنچر شد، مثل نادانها این طرف و آن طرف را نگاه نکند و دنبال کمک بگردد.
او با شهامت و شجاعت میگفت پسر من باید مرد شود و اگر همهی ثروت من را هم از پسرم بگیرم، در حقش خیانت نکردهام. بزرگترین خیانت والدین در حق فرزندانشان این است که آنها را در انکوباتور بزرگ کنند.
در این صورت این فرزند روزی به بیرون از انکوباتور میآید و دیگر نمیتواند درست زندگی کند. زندگی انکوباتوری میتواند تمام عمر ما را به هدر بدهد.
پیش به سوی نوسازی و پیشرفت
باید بتوانیم در زندگی با قدرت ذهن به سمت اهداف و خواستههایمان برویم. اگر بخواهیم در مرداب روزمرگی وقت خود را تلف کنیم، از زندگیمان بهرهای نخواهیم برد. شعار ما باید این باشد که هر روز بهتر از دیروز و هر ساعت بهتر از ساعت قبل خواهیم بود.
از همه نظر میتوانیم هر روز را بهتر از روز قبل کنیم. در دایره راحتی همه روزها شبیه به هم هستند و هیچ تفاوتی با هم ندارند ولی در دایره یادگیری هر روز چیری جدید بر ما اضافه میشود. وقتی از روزمره بودن خارج میشویم، وضعیت ما دستخوش تغییرات خوبی میشود.
پیش به سوی نوسازی، پیش به سوی بهتر بودن و بهتر شدن و پیش به سوی رنگ خوش زندگی.
از زندگی خود اثری هنرمندانه بسازید و به تماشای بهترینهایی که ساختهاید بنشینید. انسان اشرف مخلوقات است و لیاقتش زندگی در مرداب نیست. مرداب بوی تعفن همه جا را گرفته است و هر چیزی در خود فرو میبرد و از بین میبرد. باید زندگی را ساخت و از ساختن آن لذت برد.
آکادمی بازار در کنار شما است تا بتوانید بهترینها را برای زندگی خودتان بسازید. میتوانید با محصول دوره ثروت کار را شروع کنید و پیش بروید.