خلاصه داستان فیلم نجات سرباز رایان
فیلم نجات سرباز رایان (saving private ryan) ساخته کارگردان معروف استیون اسپیلبرگ داستان فیلم، داستان یک فرمانده جنگی و هفت تن از همرزمهای او را به نمایش میکشد که برای نجات جان سربازی به اسم رایان به منطقهای جنگی و ساحلی پا میگذارند.
چهار برادر خانواده رایان در جنگ جهانی دوم به ارتش برای خدمت پیوستند؛ اما سه نفر از آنها در جنگ کشته میشوند و مادر آنها قرار است که تلگراف کشته شدن هر سه آنها را در یک روز دریافت کند. در همین زمان رئیس ستاد ارتش ایالات متحده تصمیم میگیرد با فرستادن گروهی برای نجات چهارمین برادر کمی از غم و سوگواری مادر این چهار برادر کم کند.
در طول فیلم ما با صحنههای متعددی از رنجها و سختیهایی که سربازان در طول جنگ با آنها دست و پنجه نرم میکنند مواجه میشویم. صحنهها و سکانسهایی بسیار خوش ساخت که دل هر تماشاچی را به درد میآورد. 27 دقیقه نخست فیلم هر کسی را در صندلیاش میخکوب میکنند.
در این زمان فیلم صحنههای مبارزه در ساحل اوماها در 6 جوئن 1944 را به طرزی دلخراش و بسیار نزدیک به اتفاقاتی که در یک جنگ واقعی اتفاق میافتد، روی پرده سینما به تصویر میکشد. تصویر سربازی که بازو قطع شده خود را از زمین بر میدارد به طوری که انگار بعدا به آن نیاز پیدا میکند و سکانسهای دلخراش دیگر که تماشاچیان را به طرز عجیبی تحت تاثیر خود قرار میدهد.
فیلم سازان با خلق این تصاویر هیچ راه فراری را برای تماشاچیان از تلخیهایی که هر فرد در حال انجام وظیفه در جنگ میچشد نگذاشتهاند. فیلم اسپیلبرگ به دلیل نمایش بسیار واقعی از سختیهای جنگ لقب بهترین فیلم جنگی همه دورانها را در سال 2009 کسب کرد.
ارزش والای انسان ها در فیلم نجات سرباز رایان
صحنههای نخست و پایانی فیلم هر دو یک مکان را نشان میدهند. سه نسل از یک خانواده امریکایی در یک گورستان نظامی هستند و پیرمردی مقابل یکی از گورها ایستاده است. این تصویر جیمز رایان چهارمین برادر خانواده رایان است که مقابل گور فرماندهای که او را از مرگ نجات داده است ایستاده است.
بله، این آرامگاه فرمانده میلر است که جان خود را برای یک سرباز عادی فدا کرده است. بیشتر اعضای گروه هشت نفرهای که برای نجات جیمز رفته بودن به شیوهای، یکی برای نجات جان دیگری یا … کشته شدند. سر انجام گروه نجات سرباز رایان را پیدا میکنند و آماده بازگشت و اتمام عملیات هستند اما در همین لحظه جنگ شدت میگیرد و ارتش آلمان با ماشینهای جنگی و اسلحههای سنگین نیروهای مقابل را تحت فشار قرار میدهند.
در این بین فرمانده میلر به شدت مجروح میشود و سه تن دیگر از افرادش نیز کشته میشوند. جمله پایانی فرمانده میلر به رایان را میتوان زیباترین و دلنشینترین و در عین حال غمگینترین لحظه فیلم دانست. زمانی که میلر با تقلای بسیار به رایان میگوید: “از آن خودت کن” در حقیقت منظور میلر از این جمله، فرصت زندگی دوباره برای رایان است که برای ایجاد آن فداکاریهای بسیاری خرج شده است.
در پایان ما جیمز رایان را میبینیم که مقابل آرامگاه فرمانده میلر ایستاده است. صحبتهای پایانی فیلم، بین رایان و همسرش است که از او میپرسد آیا شایسته همچنین ایثاری بوده است یا نه که او هم با موافقت میگوید که همسرش شایستگی را داشته است.
هر انسان پدیده ای تکرار نشدنی
فیلم نجات سرباز رایان اهمیت حتی عضوی کوچک از جنگ را نشان میدهد. شاید این سرباز ساده وظیفه بسیار مهمی در جنگ نداشته اما زنده بودن او زندگی یک مادر فداکار را که سه فرزند خود را از دست داده است دست خوش بزرگترین تغییر ممکن میکند. این داستان نمونه بسیار زیبایی از ارزش انسانها در یک جامعه را تداعی میکند.
هر فردی بدون در نظر گرفتن استعدادها، تواناییها و حتی شخصیتش بی نهایت ارزشمند است. زیرا در دنیا فقط یکی از او وجود دارد. هرکدام از ما پدیدهای هستیم تکرار ناشدنی؛ زندگی فرصت منحصر به فردی است که تنها یکبار شانس استفاده از آن را داریم. تجربهای تکرار نشدنی.
احترام به ارزش هر شخص وظیفهای است که هر کدام از ما نسبت به دیگران داریم و دانستن ارزش خود از وظایف مهمی ایست که ما در مقابل خود داریم تا بتوانیم بهترین استفاده را از فرصت زندگی کردن بکنیم. بنشینید و کمی تفکر کنید.
آیا شما ارزش واقعی خودتان را میدانید؟ آیا آنقدر که بقیه ابعاد زندگی برای شما مهم است، وجود خودتان و گوهر گران بهای درونتان از اهمیتی برای شما برخوردار است؟
زندگی هر افراد موفق و ستارهها درسها و آموزههایی دارند که میتوانیم با بهره مندی از آن در زندگی خودمان در بهبود آن تلاش کنیم. اگر شما جزو آن دسته از افراد هستید که آشنایی با زندگی افراد موفق و ستارههای درخشان عرصههای مختلف هنری و علمی و … دارند به جای درستی آمدید!
پیشنهاد آکادمی بازار سری سی دیهای ستارههای موفق است. در بخش فیلمهای آموزشی آکادمی بازار میتوانید برنامههایی بسیار مفید و کاربردی را در زمینههای متفاوت پیدا کنید.