مبارزه و تثبیت قدرت در فیلم ۱۲۷ ساعت 127 Hours را مطالعه کنید.
مبارزه و تثبیت قدرت به گونه ای نشان دادن شجاعت است. در صورت برد لذتی بسیار و در صورت شکست کسب تجربه ای ارزشمند است. این مبارزه زمانی ارزشمند است که حریف شما زمین مادر باشد. در مبارزه با طبیعت و قدرت ماندگاری مشخص می شود. آیا شما تا به حال به چالش با طبیعت پرداخته اید؟
127 Hours: فیلم ۱۲۷ ساعت با ۶ اسکار و ۲۳ جایزه و ۱۴۳ نامزدی و با بودجه گذاری ۱۸ میلیون دلاری توانست درآمد ۶۰ میلیون دلاری داشته و در لیست بهترین فیلم ها قرار بگیرد.
فیلم ۱۲۷
۱۲۷ ساعت داستان واقعی یک کوهنورد به نام آرون رالستون است. در حین کوهنوردی او در گراند کانیون یک تخته سنگ روی دستش میافتد و او در یک کوه ایزوله زندانی میشود. او در آن ۵ روز از تمام ابزارهای ممکن که باعث ادامه حیاتش میشدند استفاده کرد. در آن مدت خانواده، دوستان، عشقش و دوستان کوهنوردش را به یاد آورد. او به هیچکس نگفته بود به کجا میرود و هیچ امیدی نداشت که کسی پیدایش کند. پس از دست و پنجه نرم کردن و مبارزه ۵ روزه با مرگ، او این قدرت را در خودش میبیند که با قطع کردن دستش از مچ، خود را از تخته سنگ جدا کند و پس از ۶۵ پا بالا رفتن از کوه و کیلومترها پیادهروی، خودش را نجات میدهد.
فیلم ۱۲۷
ورزشکار از طبیعت و شکست نمیترسد البته احتیاط شرط عقل است. طمع مبارزه و چالش بزرگتر در همه ی ورزشکاران وجود دارد. شخصیت این فرد به طور کامل ورزشکارانه نشان داده شده است. شجاعت ها دلیری ها و مهربانی ها و معرفت ها و مقاومت ها کامل بیان شده است.
فیلم در نقطه خوبی شروع و در نقطه خوبی تمام می شود. مقاومت فرد در مبارزه با طبیعت بی مانند است. لحظات خوش ابتدایی فیلم آرامش قبل از طوفان است. مقاومت در این شرایط از دور آسان است. بدون مواد غذایی و شرایط آب و هوایی انسان دچار توهماتی می شود که تشخیص آن ها از واقعیت غیر ممکن است.
قهرمانی مبارزه گر که برعکس نمونه های یک فیلم کلاسیک، تیپیک نیست. او برای بقایش میجنگد و این بار در مقابلش نه عواملی انسانی بلکه طبیعت خشنی است که در طی فیلم به مرتبه یک آنتاگونیست دراماتیزه شده ارتقا مییابد.در جایی از فیلم پیک نیک در چمن زار ژان رنوار یکی از شخصیت ها به دیگری میگوید: شاید خوشبختی در تسلیم شدن به نظم طبیعت باشد.
آرون رالستون نیز در ۱۲۷ ساعت انگار راهی جز این ندارد. او نجات می یابد تا دست به یک متعادل سازی بزند. گر چه معنای دیالوگ فیلم رنوار این نیست. فیلم رنوار بدبینانه تر است تا فیلم بویل. جایی که رنوار از شک کردن به مناسبات طبیعت و زندگی سخن میگوید، بویل نتیجه را در سازش با همان میداند و برای همین هم هست که ۱۲۷ ساعت بیشتر به خاطر بازی جیمز فرانکو و خلاقیتهای رواییه اش تحسین میشود تا محتوای ایدئولوژیکش
دانشجوی چند کاره جیمز فرانکو که شاعر، بازیگر، کارگردان، نویسنده و در بعضی مواقع یک سوپراستار است به همراه دنی بویل کارگردان فیلم اسکاری میلیونر زاغه نشین با فیلمی بهره مند از یک داستان به شدت متاثر کننده بازگشته اند که ۱۲۷ ساعت نام دارد. فیلمی که احساسات شما را به شدت جریحه دار می کند. داستان واقعی آرون رالستون که در سال ۲۰۰۳ در یک کوهنوردی صعب الصعود در ایالت یوتا در طی بالا رفتن از یک تنگه خطرناک به خاطر افتادن سنگی روی دستش به مدت ۱۲۷ ساعت در صخره ای گرفتار ماند و زندگی او را به مبارزه دعوت می کند.
دوربین که صبح ها به سمت آسمان می چرخد تا عبور آهسته یک کلاغ که هر روز از آسمان عبور می کند را ببیند، و سعی و مبارزه او برای پایین آمدن از صخره ها را به تصویر بکشد. (چاقوی کندی که او به بازویش نزدیک می کند) دوربین که چرخش آب یک بطری را که آرون آن را در کامیونش جا گذاشته در دل کویر نشان می دهد. و همچنین یک حس آرزوی فرار را با دیدن تصاویری از خانواده آرون، دیدار دوباره با نامزدش (کلمنسی پوئسی) و همچنین دیدن دو خانم در حال قدم زنی که شانس دیدن آنها را قبل از گیر افتادنش داشت را در فیلم ایجاد کرد. شناخت دقیق دنی بویل از کارکرد دوربین سرچشمه ی چشم انداز های گیرای فیلم و بیرون آمدن از زندان تنگ آرون است. همانطور که با نشان دادن دید یک پرنده، عظمت و سکوت کویر و اطراف آن را به ما می نمایاند.