فداکاری شاید آسان به نظر برسد. اما فرض کنید در فیلم I am legend هستید که تنها خودتان هستید و خودتان! هیچ عزیزی از شما نیست. اصلا هیچ آدمی در زمین نیست. فداکاری و امید را چگونه به خود و دیگران برمی گردانید؟
فیلم من یک قهرمان هستم با درخشش ویل اسمیت توانست درآمد 590 میلیون دلاری داشته باشد و با برنده شدن در 9 جایزه و 22 نامزدی یادگار سینمای هالیوود است. فداکاری و امید در فیلم I am legend، نکته اصلی فیلم است. در این فیلم می بینیم که چرا ذهن آگاهی تاثیر زیادی بر سلامتی دارد؟
تحلیل I Am Legend:
در تحلیل I Am Legend، رابرت ناول (Will Smith) یک دانشمندی بازمانده از یک طاعون انسان ساخته است. این طاعون انسان را با جهش های ژنتیکی خونخوار می کند. او با یک ذهن شکست ناپذیر به تنهایی در شهر نیویورک سرگردان است. در جست و جوی دیگر بازماندگان احتمالی و در جستجوی درمان برای طاعون با استفاده از خون مصنوعی خود است. وی می داند که با این که شانس زیادی دارد اما تعداد زیادی از آن ها علیه وی منتظر هستند. اما رابرت فداکاری و امید خود را از دست نمی دهد.
جالب است در سراسر فیلم پس زمینه ای غم انگیز دارد اما ما این را حس نمی کنیم. این فرد با فداکاری و امید خود زندگی را در خود زنده نگه داشته است. هر روز صبح ورزش میکند و اصلاح میکند و به خرید می رود. شاید تغییر پارادایم (تغییر الگوی ذهنی) او را اینگونه سرپا نگه داشته است.
صحنه های مختلف فیلم I am legend:
در فیلم I am legend، از فداکاری و امیدهای این شخصیت هرگز خسته نخواهیم شد. او بسیار تلاش کرده تا راهی برای پیدا کردن درمان بیابد. از تلاش خسته نمی شود. آن چه که جالب است عدم وجود هیچ موجودی در زمین است. اما او برای هیچ باز هم تلاش می کند.
در دیگر صحنه های فیلم نیز می بینیم که او هر روز تلاش می کند با فرستنده پیام بفرستد. امیدواری او برای پیدا کردن فردی زنده است اما هیچ پیامی نمیگیرد. در پایان این فیلم میفهمیم که این پیام ها را افراد زنده می شنیدند اما قادر به پاسخ نبودند.
از غم انگیزترین لحظه ها می توان لحظه ای را نام برد که تنها موجود زنده و تنها عزیز بازمانده او وقتی که دچار بیماری می شود به دست خود فرد کشته می شود. سگی که همه جا کنارش بود و همیشه با فداکاری کمکش میکرد و حتی جانش را به خاطر او به خطر انداخت. واقعا چاره ی دیگری جز کشتن آن سگ نبود و این انتخاب بهترین انتخاب بود و اینجا کسی از شخصیت اصلی به دید منفی یاد نمی کند. اما این صحنه قدرت و قوی بودن این شخصیت را به خوبی نشان داد.
صحنه ی تاثیر گذاری که در یاد ها می ماند آن است که پس از این همه سختی ها و تلاش ها برای زنده ماندن در نهایت جان خود را با فداکاری می دهد تا یک فرد دیگر زنده بماند و زندگی کند. این درس باید در ذهن همه ی ما به جا بماند. والاترین حرکت انسانی در این دنیا کاری جز این فداکاری نیست.
فیلم سومین اقتباس سینمایی رمان سال ۱۹۵۴ ریچارد ماتیسون پس از فیلمهای آخرین انسان روی زمین (۱۹۶۴) و مرد امگا (۱۹۷۱) است. استودیوی برادران وارنر در سال ۱۹۹۴ تصمیم به ساخت این فیلم گرفت. بازیگران و کارگردانان مختلفی نیز همچون تام کروز، مایکل داگلاس، آرنولد، ریدلی اسکات و راب بومن هر کدام در مقطعی از زمان برای این فیلم در نظر گرفته شدند.
ولی بهدلیل نگرانیهای مالی و برآورده نشدن بودجه لازم، ساخت فیلم تا سال ۲۰۰۶ به تعویق افتاد. سرانجام در سال ۲۰۰۶ استودیو با فرانسیس لاورنس به عنوان کارگردان و ویل اسمیت برای ایفای نفش «دکتر رابرت نویل» قراردادی تنظیم کرد.
- نقش رابرت نویل در فیلم: در این فیلم رابرت نویل دانشمندی است که قادر به جلوگیری از گسترش ویروس وحشتناک است که این ویروس غیر قابل درمان و انسان ساخته شده است. نویل در حال حاضر آخرین بازمانده انسان در شهر نیویورک و شاید جهان است. به مدت سه سال، نویل با اطمینان پیامهای رادیویی را روزانه ارسال می کند. امیدوار است تا دیگر بازماندگان را که ممکن است خارج از آن شهر باشند، پیدا کند. اما او تنها نیست.
- رابرت نویل و قربانیان: قربانیان جهش طاعون یا آلودگی در سایه ها در حال تماشای او هستند. هر حرکتش می تواند یک اشتباه کشنده برای او باشد. شاید نویل آخرین و بهترین امید برای انسان هاست. او برای پیدا کردن راهی برای معکوس کردن اثرات ویروس با استفاده از ایمنی بدن خود است. او می داند که شانسش کم است. زمان نیز به سرعت در حال از دست رفتن است. اما در نهایت با امید و فداکاری، درمان را به دست بازماندگان می رساند.
آکادمی بازار در کنار شما است تا قدم به قدم به موفقیت نزدیک شوید. میتوانید برای شروع دوره ثروت را تهیه کنید.