زندگی پستی و بلندیهای بسیاری دارد. چگونه میتوانیم قدرشناس باشیم و نعمتهای خداوند را ببینیم؟
گاهی وقتها زندگی روی سخت و دشوار خودش را به ما نشان میدهد. تصور میکنیم هر چه میدویم به جایی نمیرسیم و دست به هر چه میزنیم خراب میشود. چرا چنین شرایطی پیش میآید؟ چه کار کنیم از این وضعیت خودمان را بیرون بکشیم؟
مشکلات و مسایل کمابیش در زندگی ما وجود دارند ولی زمانهایی هست که بار مسایل روی شانههای ما سنگینی میکند و قدرت حرکت کردن را از ما میگیرند. گاهی اوقات مسایل مختلف باعث میشوند انرژی ما تحلیل برود و در نتیجه با انرژی پایین نمیتوانیم از پس مسایل مختلف بربیاییم.
یکی از راههایی که به ما کمک میکند تا بتوانیم در مقابل مسایل و مشکلات قدرت واکنش داشته باشیم داشتن انرژی لازم برای رویارویی با مشکلات است. ما گاهی انرژی لازم برای جنگیدن با مسایل خودمان را نداریم. پس ابتدا باید کاری کنیم که سطح انرژی خودمان را بالا ببریم.
چگونه میتوانیم از پس مشکلات زندگی بربیاییم؟
گفتیم اگر انژری لازم را داشته باشیم راحتتر به جنگ مشکلات میرویم. پدیدهای به نام ماهی گلی وجود دارد که باید در شرایط سخت میتوانیم از پدیده ماهی گلی کمک بگیریم.
ماهیهای قرمز و کوچک را نگاه کنید. در آب شناور هستند و لذت میبرند و ما نیز از دیدن آنها لذت میبریم. وقتی شرایط سختی پیش میآید تصویر ماهی گلی را به خاطر بیاورید که چگونه در آب شناور بود و لذت میبرد ولی خودش هم متوجه شرایطی که در آن قرار دارد نبود.
هر کدام از ما فرصتها و توانمندیهای زیادی در زندگی داریم که معمولا قدر آنها را نمیدانیم و از آنها به بهترین شکل استفاده نمیکنیم. اصلا چشمان ما نمیبیند که چه چیزهایی داریم. به همین دلیل دچار خودخوری و ضعف میشویم. کاغذ و قلمی بردارید. همهی نعمتهایی که خداوند به شما داده را فهرست کنید. سعی کنید چیزی از قلم نیفتد.
یک بار در جمعی این موضوع را مطرح کردم. چند نفر با کمال ناباوری گفتند ما چیزی برای نوشتن نداریم. از نظر آنها نعمت سلامتی، نعمتی نبود که به حاطرش قدرشناس باشیم. یکی از آنها فرزند باهوش و سالمی داشت. ظاهرا از نظر وی داشتن فرزند سالم و باهوش نعمتی نبود که بهخاطرش بخواهد قدرشناس باشد.
یکی دیگر شغل مناسبی داشت و با در آمد خوب خودش میتوانست مسایل مالی پدر و مادر سالخورده اش را هم برطرف کند. این فرد نه تنها نعمت داشتن پدر و مادر را ندیده بود، بلکه استطاعت مالی خودش را هم نمیدید. یکی دیگر از افراد ناسپاس آن جمع به تازگی جان سالم از یک تصادف به در برده بود. در آن تصادف هیچ یک از اعضای خانوادهاش آسیبی ندیده بودند. او شکرگزار نبود و حتی یادش رفته بود که چگونه سپری از جنس نور نوزاد شش ماههاش را از مرگ نجات داده و وی حالا می توانست از خندیدن فرزندش لذت ببرد.
اگر با دقت نگاه کنیم میبینیم اطراف ما پر از نعماتهای خداوند است. ما فرصتها و امکانات خودمان را نمیبینیم. دیگران از بیرون میبینند و گاهی غبطه میخورند ولی ما نمیبینیم. ما همان ماهی گلی در تنگ هستیم که سرخوش میچرخد ولی متوجه لذت زمان نیست.
چگونه قدرشناس باشیم؟
هر زمان احساس ناامیدی و شکست به سراغتان آمد، یاد ماهی گلی بیفتید. یادتان بیاید که باید قلم و کاغذ را بردارید و نعمتهای خداوند را فهرست کنید. وقتی فهرست شما از یک برگ و دو برگ و سه برگ بیشتر شد یعنی چشمان شما میبیند، یعنی شما دارید نعمات را میبینید.
دیدن نعمتهای خداوند گام اول در قدرشناسی است. یعنی اینطور نیست که اگر نعمتهای خداوند را فهرست کردیم کار ما تمام شده است. این تازه ابتدای راه است. باید این استعدادها و نعمتها به جریان بیفتد و از آن استفاده شود.
این نعمتها ابزار مبارزهی شما با سختیها است. ناراحتی و غم هست، شادی و سرور هم هست. زندگی فقط روی سخت خود را به ما نشان نمیدهد. گاهی این خود ما هستیم که در شرایط روحی قرار داریم که جز سختیها و رنج چیزی نمی بینیم. باید بتوانیم خود را از این تنگنا بیرون بکشیم.
لطفا نظرات خود را با ما درمیان بگذارید و بگویید که چگونه قدرشناس نعمتهای خداوند هستید؟