چگونه به قول و قرارهای خود پایبند بمانیم؟

قول و قرار

پس از این که دریافتید از زندگی چه می‌خواهید و اهدافتان را روی کاغذ آوردید و برنامه و نقشه راهتان را مشخص کردید، باید قدم به قدم آن را اجرا کنید. خب؛ برنامه روی کاغذ که به خودی خود ما را به جایی نخواهد رساند. اما برای اینکه بتوانید آن را پیاده سازید، باید به خودتان قول بدهید.

بله، درست حدس زدید؛ اکنون،‌ نوبت تعهد است؛ این که به خودتان قول بدهید تا رسیدن به نتیجه نهایی، به تلاشتان ادامه دهید. درست است که در مسیرتان، پستی و بلندی‌های زیادی وجود خواهد داشت و شما را هر از چند گاهی به زمین خواهند زد، اما اینکه تصمیم بگیرید به قولی که به خودتان داده اید، وفادار بمانید یا نه، سرنوشتتان را رقم خواهد زد.

البته همین جا باید به شما یادآوری کنم که پایبند ماندن به قول، آن هم قولی که به خودتان داده اید و کسی جز خودتان از آن مطلع نیست، شاید برای خیلی از ماها به این راحتی‌ها هم نباشد. وقتی تصمیم می‌گیرید که از وزنتان کم کنید، اگر یواشکی به دور از چشم کسی، یک تکه کیک بخورید، مگر چه اتفاقی می‌افتد؟ آسمان که به زمین نمی‌آید! می‌آید؟

مسیر تعهد

در همین مسیر، ممکن است عده‌ای سعی کنند شما را از رسیدن به هدفتان باز دارند؛ همانطور که می‌دانید، هر کسی از دریچه نگاه خودش به دنیای اطراف و دیگران نگاه می‌کند.

دیگران، تصویری از ما در ذهن خود دارند و اصولا سعی می‌کنند علی رغم تلاش ما در ایجاد تغییر، ما را در همان تصویر و کلیشه قدیمی نگه دارند. شاید شما هم این جمله‌ها را شنیده باشید:‌

• خیلی از افراد سعی کرده‌اند به هدف خود برسند اما موفق نشده‌اند؛
• همه می‌خواهند وزن کم کنند، اگر به این راحتی‌ها بود که …
• خوب است نگاهی به خانواده و پیشینه‌ات بیندازی، آن وقت متوجه می‌شوی که لقمه خیلی بزرگی برداشته‌ای.

خاطرات میشل اوباما از پایبندی به قول

خوب به خاطر دارم میشل اوباما، بانوی اول سابق آمریکا در خاطره‌ای از گذشته‌اش، در رابطه با اهداف والایش من جمله تصمیم‌اش به پذیرفته شدن در یک دانشگاه درجه یک (به عنوان اولین نفری که درخاندانش به دانشگاه می‌رود) به این مورد اشاره می‌کند.

وی می‌گفت “اطرافیانم دوست داشتند من کماکان همان دختری که آن‌ها در ذهن خود به تصویر کشیده بودند، بمانم؛ رفتار و گفتار آن‌ها آنقدر ادامه پیدا کرد که روزی به خودم گفتم شاید من هدف بسیار بزرگی را برای خودم تعیین کرده‌ام؛ شاید این افراد راست می‌گویند؛ شاید من باید به همینی که هستم قانع باشم.”

وقتی که با این صحبت‌ها روبه‌رو شدید، تنها کاری که باید بکنید این است که لبخند بزنید و از کنار این افراد عبور کنید؛ یادتان باشد تنها راه برای شکست، تلاش برای راضی نگه داشتن همگان است.

قول دهید که بهترین خود باشید

ما به این دنیا آمده‌ایم تا اهداف خودمان را جامه عمل بپوشانیم و نکته‌ای که باید مد نظر قرار دهیم این است که در مسیرمان به سوی موفقیت، به دیگران آسیبی نرسانیم. اما بدانید که ما مسئول رضایت خاطر دیگران نیستیم. باید قول و تعهد خودتان را به خودتان یادآوری کنید.

در این حین، باید به خودتان یک قول دیگر هم بدهید؛ قول دهید در هر کاری که انجام می‌دهید، حال می‌خواهد درس خواندن باشد، نوشتن یک مقاله، آماده کردن شام، یا شرکت در مسابقه دو ماراتن،‌ بهترین باشید.

در ادامه خاطراتش، میشل اوباما می‌گوید “هر نوشته‌ای که می‌یافتم را می‌خواندم، من تصمیم داشتم در هرکاری بهترین باشم.” خودتان را به کیفیت عالی در همه چیز عادت دهید؛ به کمتر از آن راضی نشوید؛ هر کاری که انجام می‌دهید، باید بهترین کار در نوع خودش باشد و در آن زمان، از آن بهترش را نتوانید انجام دهید.

با متعهد ماندن به فرد جدیدی تبدیل شوید

برایان تریسی در کتاب فوق العاده‌اش به نام فرمول نابغه‌ها می‌‌گوید بیایید خودمان را متعهد کنیم که هر روز یک درصد بهتر از روز قبل باشیم. در صورت تداوم این روند، بعد از گذشت یک سال، ما ۳۶۵٪ بهتر خواهیم بود. به این ترتیب، به طریقی ناملموس، زندگی‌مان را دگرگون خواهیم کرد. جادوی اثر مرکب را هیچ وقت دست کم نگیرید.

به قول‌هایی که به خودتان داده‌اید، متعهد بمانید. خواهید دید که با همین یک قدم، تبدیل به فرد جدیدی خواهید شد و نگرشتان نسبت به خود، دیگران و دنیای اطرافتان تغییر خواهید کرد و خیلی زود، شاهد موفقیت را در آغوش خواهید کشید.

همه ما رویاها، ایده‌ها و هدف‌هایی در ذهن خود داریم و بسیاری از ما برای انجامشان برنامه ریزی می‌کنیم به خودمان قول می‌دهیم که طبق برنامه پیش برویم. اگر به قول خود عمل نمی‌کنیم.

سخن پایانی

زندگی اتفاق می‌افتد و اهداف و برنامه ریزی‌هایمان جریان پیدا می‌کنند، اما وقتی تبدیل به اتفاق عادی می‌شوند و قدرت قول‌هایی که داده‌ایم و عهدهایی که با خود بسته‌ایم کم می‌شود، آن وقت است که باید نگاهی به خودمان بیندازیم.

زمانی که مدام زیر قول‌های خود می‌زنیم، ذهن ناخودآگاه نسبت به ما بی اعتماد می‌شود. ذهن ناخودآگاه می‌داند که بعد از آن همه زیر قول زدن‌ها و متوقف کردن برنامه و دست برداشتن از اهداف، ما دیگر قابل اعتماد نیستیم. اگر مدام به خودمان قول دهیم و به آن عمل نکنیم مثل این است که اصلا قولی به خود نداده‌ایم.

بنابراین باید دوباره اعتماد ذهن ناخودآگاه را به خود جلب نمایید. می‌توانید همان طور که برایان تریسی گفته است، سعی کنید هرروز یک درصد نسبت به روز قبل خود بهتر شوید، یعنی به خود قول‌های کوچکی که توان انجامشان را دارید بدهید و بعد به قولتان عمل نمایید. این گونه به تدریج اعتماد ذهن ناخودآگاه را به خود جلب می‌کنید و بعدها می‌توانید کارهای بزرگتری انجام دهید. به همین سادگی!