غلبه بر شکست و ناکامیهای زندگی کار آسانی نیست، هر کسی نمیتواند بعد از برهههای دشوار زندگی مجددا بایستد، سینه سپر کند و با گامهایی استوارتر به مسیرش ادامه دهد. اما اگر اینچنین نباشیم و نتوانیم بعد از سختیها و شکستهای زندگی قد راست کنیم، تکلیفمان در این زندگی چه خواهد بود؟ اینجا پایان زندگی نیست، نمیشود که همه چیز را رها کرد و از حرکت ایستاد، نباید اجازه دهیم که مشکلات ما را از پای در بیاورند و حسرت آرزوهایمان را به دلمان بگذارند، پس قوی بودن را یاد بگیریم و از شکست هراس نداشته باشیم.
غلبه بر شکست با روشهایی موثر و قابل انجام
زندگی همین است، گاهی اوضاع بر وفق مراد است و همه چیز خوب پیش میرود و همین که احساس میکنی دیگر غمی در زندگی نداری، مشکلات یکی یکی از راه میرسند و همه معادلههای شما را به هم میریزند. اگر بتوانی با غلبه بر شکست و این مشکلات چنین روزهایی را بگذارنی قطعاً روزهای خوش باز هم از راه میرسند و طعم شیرین آن را خواهی چشید، اما اگر کم بیاوری و بگذاری موفقیت و تلاشهای تو را بر باد دهند زندگی چه معنایی خواهد داشت؟ زندگی کردن یعنی تلاش، یعنی دویدن و از حرکت نایستادن، یعنی ادامه دادن و خسته نشدن.
۱. در وهله اول، احساستان را بپذیرید
وقتی شکست را تجربه میکنید قطعاً حس و حال خوبی نخواهید داشت، شدت این حال بد متفاوت است، گاهی کم و گاهی هم زیاد. باید این احساسات تلخ را بپذیرید و درکش کنید. سعی نکنید خودتان را از آن دور نگه دارید، یا با تمرکز بر مسئله دیگر از آن فرار کنید. اولین و مهمترین قدم برای غلبه بر شکست ، پذیرفتن آن است.
حتما این حس و حال خوشایند نخواهد بود، اما بگذارید بیاید و آسیب روحی که در پی دارد را با خود بیاورد، این یعنی پذیرفتن شکست. چون وقتی شکست را پذیرفتید این دوره زودتر خواهد گذشت و عدم قبول آن باعث میشود دیرتر به حال قبل بازگردید و شروع دوباره را به تعویق خواهد انداخت. اگر از کنار حس شکست بی تقاوت بگذرید آن حس، بعدها خیلی غیر منتظره ظاهر میشود و باعث بروز رفتارهای ناخوشایندی همچون بدخلقی، عصبانیت، افسردگی و … میشود.
۲. به خودتان یادآور شوید که وجود مشکلات به معنی شکست نیست
وقتی درگیر مشکلی هستید راحتترین راه این است که به خودتان بگویید شکست خوردم. آسان است که خودتان را بدشانس و ناکام در زندگی بخوانید. اما به خاطر چنین طرز فکرهایی نگذارید آرزوهایتان سقوط کنند و موفقیت از شما فاصله بگیرد. اگر دیروز و امروز شکست را تجربه کردهاید به این معنی نیست که فردا هم دوباره شکست خواهید خورد.
چنین برچسبی در ذهنتان نچسبانید، وقتی شما حرکت رو به جلو داشته باشید گاهی شکست را تجربه خواهید کرد، اما این موضوعی گذراست و شما آن را پشت سر خواهید گذاشت، روی دیگر شکست موفقیت و رسیدن است و این رسیدن، سهم همۀ کسانی است که برای آن تلاش میکنند.
وقتی به شکستها به عنوان اتفاقی گذرا نگاه کنید این نگرش خوش بینانه باعث پیش رفتن کارها و پیدا شدن روزنههای امید خواهد شد.
۳. سازنده باشید و از این وضعیت درس بگیرید.
از شکست به عنوان بازخوردی ارزشمند و چیزی که به نفع شماست استفاده کنید، نه به عنوان عیب یا ضربهای بزرگ و جبران نشدنی. سادهترین و مفیدترین راه این است که سوالاتی این چنینی از خودتان بپرسید:
- این شکست چه چیزی را به من آموخت، خواست چه چیز را به من یادآوری کند؟
- دفعه بعد چطور شروع کنم که چنین اتفاقی تکرار نشود؟
- چطور میتوانم متفاوت عمل کنم؟
برای یافتن پاسخ این سوالها عجله نکنید، شاید جواب بعضیشان خیلی سریع به ذهنتان برسد و برای تعدادی از آنها باید چند ساعت یا چند روز فکر کنید. مهم این است که به جای منفی بافی و مایوس شدن با یافتن پاسخ این سوالها دفعه بعد بهتر عمل کنید.
۴. به خودتان یادآور شوید کسی که در پی چیز ارزشمندی است شکست را تجربه خواهد کرد.
ما اغلب از موفقیت های دیگران میشنویم، اما در مورد مسیری که آنها برای رسیدن به آن پیمودهاند اصلا چیزی نمیدانیم. داستان موفقیت همه سرشار از مشکلات کوچک و بزرگی است که آنها با غلبه بر شکست در نهایت موفقیت را در آغوش کشیده اند.
آنها به یک دلیل موفق شدهاند، آن هم این است که بارها و بارها شکست خوردهاند.