استراتژی کسب و کار چیست؟
دور و ور خودتان را نگاه کنید تا بینهایت کسب و کار را ببینید که برای موفقیت در حال رقابت با یکدیگر هستند. اما آیا همه آنها توانستهاند به اهداف خود برسند؟ پاسخ این سوال در استراتژیهایی است که آنها برای کسب و کار خود انتخاب کردهاند.
اگر بخواهیم به زبان ساده استراتژی کسب و کار را تعریف کنیم باید بگوییم که این مفهوم عبارت است از رویکردها، برنامهریزیها و تصمیماتی که یک سازمان یا کسب و کار برای رسیدن به اهدافش در نظر میگیرد. این استراتژیها بهعنوان یک نقشه جاده ارزشمند به کسب و کار کمک میکنند تا به راحتی در مسیر تعیین شده حرکت کنند و به مقصد که همان موفقیت در بازار است، برسند.
استراتژی کسب و کار به ما این امکان را میدهد که با نگاهی عمیق به محصولات، خدمات، بازارها و رقابتها، برنامهریزی کنیم و تصمیمهای موفقی بگیریم. در این راستا، استراتژی نیازمند تحلیل دقیق، نظرسنجی، خلاقیت و شجاعت است.
برای رسیدن به استراتژی کسب و کار مناسب، شرکتها باید بتوانند درک عمیقی از خود، مزایای رقابتی و منابع خود داشته باشند و با تمرکز بر پیشنهادهای برتر خود، برنامههای متمرکزی ارائه دهند.
چرا داشتن استراتژی کسب و کار مهم است؟
با توضیحات مختصری که در بالا در خصوص استراتژی کسب و کار داده شد، حتما به اهمیت این مفهوم در موفقیت تجارتهای مختلف پی بردهاید، اما اجازه دهید تا قدری بیشتر درخصوص اهمیت آن صحبت کنیم. استراتژی کسب و کار برای تجارتها به عنوان یک عنصر بسیار مهم و حیاتی در دنیای تجارت تلقی میشود.
در زیر تعدادی از دلایلی که استراتژی کسب و کار برای تجارتها اهمیت دارد، آورده شده است:
– مشخص کردن مسیر و جهت دهی به فعالیتهای کسب و کار شما:
در واقع این استراتژی کسب و کار است که به شما کمک میکند در مسیر صحیح حرکت کنید و اهداف و آرمانهای کسب و کارتان را مشخص کنید. این راهبرد، شما را به سمت رشد، توسعه و موفقیت هدایت میکند و از تصمیمات تصادفی و بدون برنامهریزی که ممکن است، توسط شما اتخاذ شود جلوگیری میکند. پس بدون داشتن یک استراتژی کسب و کار درست و مشخص هرگز به موفقیت دست پیدا نخواهید کرد.
– کسب موقعیت بهتر در بازار:
مهم نیست چه محصولی دارید و با چه کیفیتی ساخته شده است یا رقبایی در بازار دارید یا رقبایی پیدا خواهید کرد. اگر به دنبال موفقیت در بازار و سود حداکثری هستید، تنها یک راه پیشروی شما قرار دارد و آن هم پیشی گرفتن از رقبا است. با تدوین یک استراتژی کسب و کار مناسب، میتوانید از رقبا تمایز پیدا کنید و مزیت رقابتی خود را بنا کنید. این امر به شما کمک میکند تا موقعیت بهتری در بازار داشته باشید و در مقابل رقبا مسلط شوید.
– استفاده بهتر از منابعی که در دسترس شما قرار دارد:
استراتژی کسب و کار به شما کمک میکند تا منابع خود را بهینه استفاده کنید. با انتخاب مسیر مناسب و مشخص کردن اولویتهای خود، میتوانید بر روی اصلیترین فعالیتها و پروژههای خود تمرکز کنید و از اسراف و تلف منابع جلوگیری کنید.
در واقع این استراتژی کسب و کار است که به شما کمک میکند تا اولویتهای خود را تعیین کنید با تعیین اولویتهای مناسب، میتوانید بر روی فرصتهای برتر تمرکز کنید و بازدهی بیشتری را از تلاشهای خود به دست آورید.
– پیشبینی بازار و پایین آوردن ریسک:
با تدوین استراتژی کسب و کار، شما به بهترین شکل ممکن میتوانید راههای مختلف و پیشبینیهای مرتبط با تجارت خود را ارزیابی کنید. این امر باعث کاهش ریسکها و افزایش فرصتها برای شما میشود.
– افزایش عملکرد:
تدوین استراتژی کسب و کار به شما کمک میکند تا کسب و کار خود را بهبود بخشید. با تعیین اهداف و استفاده از راهبردهای مناسب، میتوانید فعالیتها و فرآیندهای خود را بهبود داده و عملکرد بهتری را به دست آورید.
به طور کلی، استراتژی کسب و کار میتواند به تجارتها کمک کند تا رویکردهای منطقی و هدفمندتری را در جهت رشد، موفقیت و پایداری اتخاذ کنند. این استراتژی باید با تحلیل دقیق و درک عمیقی از بازار، رقبا و خود تجارت شما تدوین شود. در ادامه شما را با انواع استراتژی کسب و کار و نمونه استراتژیهای کسب و کار موفق آشنا میکنیم.
سطوح استراتژی کسب و کار
بهطور کلی سطوح استراتژی کسب و کار به سه دسته عمده تقسیم میشوند. در پایین به این سه سطح استراتژی کسب و کار اشاره شده است و در خصوص هر کدام از آنها توضیحات مختصر و مفیدی ارائه شده است.
1. سطح کلان (Corporate Level):
سطح کلان استراتژی کسب و کار با بالاترین سطح و تصمیمگیریهای مدیران اجرایی و مالکان کسب و کار مرتبط است. در این سطح، تصمیمات مهمی در مورد جهتگیری کلی کسب و کار اتخاذ میشوند.
به عبارت دیگر، در سطح کلان، تعیین مأموریت و مقدار منابع مالی، تصمیمات در مورد تنظیم وضعیت همکاریها، ورود به بازارهای جدید، استراتژیهای توسعه و رشد، تعیین دامنه و تنوع تجارت و همچنین تصمیمات مربوط به دستهبندی و مدیریت واحدهای کسب و کار صورت میگیرد.
2. سطح واحد کسب و کار (Business Unit Level):
سطح واحد کسب و کار مرتبط با تصمیمات مربوط به استراتژیها و عملکرد واحدهای مختلف کسب و کار است. این سطح بر اساس محصولات، خدمات یا بازارهای خاص تعریف میشود. در این سطح، تصمیمات مربوط به رقابت در بازارهای خاص، تعیین هدفهای مالی و عملکردی، استفاده از مزیتهای رقابتی، انتخاب استراتژی بازاریابی و نقاط قوت و ضعف واحد کسب و کار اتخاذ میشوند.
3. سطح عملیاتی (Functional Level):
سطح عملیاتی به تصمیمات مربوط به هر بخش خاص داخل واحد کسب و کار اختصاص دارد. این سطح مرتبط با تصمیمات جزئی و عملیاتی مدیران کارگاهها، بخشهای مختلف اجرایی و تخصصی میشود. در این سطح، تصمیمات مربوط به تولید، بازاریابی، مالی، منابع انسانی، تأمین و زنجیره تأمین، تحقیق و توسعه، مدیریت کیفیت و سایر بخشهای کارآمدی کسب و کار اتخاذ میشوند.
در بالا به سطوح مختلف استراتژی کسب و کار اشاره شد، نکتهای که وجود دارد این است که این سطوح استراتژی کسب و کار با هم تعامل دارند و به همراه یکدیگر کار میکنند تا به دستیابی به اهداف کلی سازمان کمک کنند. استراتژیها در این سطوح باید با هم هماهنگ شده و سازگاری بین آنها وجود داشته باشد.
تدوین استراتژی کسب و کار
اکنون که میدانید، استراتژی کسب و کار چیست و چه اهمیتی برای کسب و کارهای مختلف دارد، نوبت به آن رسیده است تا نحوه تدوین استراتژی کسب و کار را نیز یاد بگیرید. نوشتن یک استراتژی کسب و کار موفق نیازمند مراحل و عوامل مختلفی است. در زیر، به چند مرحله کلی برای نوشتن یک استراتژی کسب و کار موفق اشاره شده است:
– شناسایی بازار هدف و ارزیابی رقبای موجود در بازار:
برای اینکه یک استراتژی کسب و کار مناسب بنویسید شما باید بررسیهای بسیار زیادی را انجام دهید. بررسی و تحلیل دقیق محیط کسب و کار شما شامل بازار، رقبا، مشتریان، روند صنعت و عوامل خارجی از جمله مهمترین فاکتورها برای تدوین استراتژی کسب و کار موفق است. شناخت و درک عمیق از محیط کسب و کار امکان میدهد تا فرصتها و تهدیدهای موجود شناسایی شوند.
– اهداف کسب و کار خود را تعیین و برای رسیدن به این هدفها تلاش کنید:
بعد از اینکه بازار هدف خود را شناسایی کردید و از رقبا اطلاعت خوبی به دست آوردید نوبت به آن میرسد تا اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را مشخص کنید. تعیین اهداف و هدفهای کسب و کار شما باید بر اساس تحلیل محیطی که انجام دادهاید، باشد. اهدافی که شما برای شرکت و کسب و کار خود تعیین میکنید باید قابل اندازهگیری، قابل دستیابی و همخوان با ماموریت و ارزشهای شرکت باشند.
– مزیتهای رقابتی خود را شناسایی کنید:
اگر به دنبال آن هستید تا در بازار ماندگار شوید باید یک مزیت رقابتی نسبت به رقبای خود داشته باشید. بدون مزیت رقابتی هیچ دلیلی وجود ندارد که یک مشتری به سراغ محصول شما در قفسه برود. این مزیت رقابتی میتواند متفاوت باشد، برای مثال قیمت پایینتر نسبت به سایر رقبا، کیفیت بالاتر، بستهبندی جذاب، جایزه و … همه این عوامل میتوانند به عنوان مزیت کسب و کار شما نسبت به سایر برندهای موجود در بازار شناخته شوند.
بررسی نقاط قوت و ضعف شرکت خود و تحلیل رقبا به شما کمک میکند تا مزیت رقابتی خود را تعیین کنید. مزیت رقابتی شامل عواملی مانند فناوری، کیفیت، هزینه، خدمات مشتری و برند میتواند باشد.
– مشخص کردن استراتژی کسب و کار:
بعد از اینکه رقبای خود را شناسایی کردید و به نقاط قوت خود نسبت به رقبا دست پیدا کردید، نوبت به آن رسیده است تا یک استراتژی مناسب برای کسب و کار خود مشخص کنید. در ادامه در خصوص انواع استراتژیهای کسب و کار صحبت خواهیم کرد.
– برنامه ریزی عملیاتی برای اجرای استراتژی کسب و کار:
برنامهریزی مرحله به مرحله برای اجرای استراتژی کسب و کار بسیار مهم است. باید فعالیتها، مسئولیتها، زمانبندی، منابع و معیارهای عملکرد را مشخص کنید.
– مدیریت ریسک داشته باشید:
بازار مشخص نمیکند، این را به عنوان یک نصیحت از ما داشته باشید. ممکن است یک استراتژی بینقص نوشته باشید که بهترین تئورسینهای دنیا آن را تایید کرده باشند، اما این موضوع به معنی موفقیت صد درصدی شما نیست. هر استراتژی کسب و کاری که بنویسید دارای ریسک است و شما باید مدیریت ریسک داشته باشید تا بتوانید در صورت شکست، کسب و کار شما بهطور کامل به خطر نیفتد.
– پیگیری و ارزیابی:
بررسی و پیگیری پیشرفت استراتژی کسب و کار بر اساس معیارهای عملکرد مشخص شده ضروری است. ارزیابی منظم و تنظیم تنظیمات استراتژی بر اساس نتایج واقعی بازار و عملکرد سازمان اهمیت دارد.
نوشتن یک استراتژی کسب و کار موفق نیازمند اطلاعات دقیق و شناخت عمیق از محیط کسب و کار است. همچنین، تیم مدیریت و مشارکت کارکنان نیز در فرآیند نوشتن و اجرای استراتژی بسیار مهم هستند.
انواع استراتژیهای کسب و کار
در بالا به سطوح مختلف استراتژی کسب و کار اشاره شد، بسیاری از افراد و منابع این سطوح مختلف را با انواع استراتژیهای کسب و کار یکی میدانند، اما این موضوع کاملا درست نیست و بین سطوح مختلف استراتژی کسب و کار و انواع آن تفاوتهایی وجود دارد.
1. استراتژی رهبری هزینه (Cost Leadership Strategy):
در این استراتژی، تمرکز بر کاهش هزینهها و تولید با کیفیت و بازاریابی با قیمت مناسب است. این استراتژی برای جذب مشتریان حساس به قیمت و رقابت با رقبا بر اساس قیمت مناسب موثر است.
2. استراتژی تمرکز (Focus Strategy):
در این استراتژی، تمرکز بر روی بازار یا گروه خاصی از بازار است. میتواند به صورت تمرکز روی یک بازار جغرافیایی خاص (مانند یک منطقه یا کشور) یا یک گروه خاص از مشتریان باشد.
3. استراتژی تفاوت سازی (Differentiation Strategy):
در این استراتژی، تمرکز بر تفاوتسازی محصول یا خدمات از رقبا است. تولید محصولات یا خدمات منحصربهفرد، نوآورانه، با کیفیت بالا و تجربه مشتری متمایز کننده میتواند از این استراتژی بهرهبرداری کند. برای مثال استراتژی گاو بنفش (Purple Cow Strategy) نیز از جمله این استراتژیها به شمار میرود.
استراتژی گاو بنفش توسط استانلی کافمن معرفی شده است و به معنای ارائه یک محصول یا خدمات بسیار منحصربهفرد و منحصرا متمایز است. در این استراتژی، کسب و کار باید تلاش کند تا از طریق نوآوری و خلاقیت، محصولی بسیار منحصربهفرد و جذاب را به بازار عرضه کند تا توجه مشتریان را به خود جلب کند و از رقبا تمایز پیدا کند.
4. استراتژی نوآوری (Innovation Strategy):
در این استراتژی، تمرکز بر نوآوری و تحول در فناوری، محصولات، فرآیندها و روشها است. این استراتژی برای بهبود محصولات و خدمات، خلق بازارهای جدید و دستیابی به مزیت رقابتی مناسب است. تقریبا میتوان گفت که استراتژی اقیانوس آبی (Blue Ocean Strategy) جز این دسته از استراتژیها قرار دارد.
استراتژی اقیانوس آبی توسط و. چان کیم و رنه موبورن استادیوال معرفی شده است و به معنای خلق یک بازار جدید و بدون رقابت است. در این استراتژی، کسب و کار باید از تمایز خود با رقبا خارج شده و به جای رقابت در بازار موجود، بازار جدیدی را خلق کند که به نیازهای مشتریان پاسخ میدهد و رقابت کمتری دارد.
5. استراتژی همکاری (Collaboration Strategy):
در این استراتژی، تمرکز بر همکاری و همراهی با سایر شرکتها، سازمانها یا نهادها است. میتواند شامل تشکیل اتحادیهها، توسعه روابط با رقبا، تأسیس شراکتها و تبادل منافع با دیگران باشد.
6. استراتژی اقیانوس قرمز (Red Ocean Strategy):
استراتژی قرمز به معنای رقابت در یک بازار پرازدحام و خونریزی است. در این استراتژی، کسب و کارها تلاش میکنند با رقابت در همان بازار موجود، سهم بیشتری را به دست آورند. در این حالت، رقابت قوی است و شرکتها تلاش میکنند با کاهش قیمتها، بهبود کیفیت و استفاده از راهکارهای تبلیغاتی بیشتر، مشتریان را جذب کنند.
نمونه استراتژیهای کسب و کار
بهترین استراتژیهای کسب و کار موفقیتآمیز بستگی به صنعت و نوع فعالیت شما دارد، اما در ادامه به چند نمونه از استراتژیهای کسب و کار موفق اشاره شده است.
– تمرکز بر ارزش مشتری:
برای رشد کسب و کار خود، باید تمرکز خود را بر رضایت مشتریان قرار دهید. بررسی نیازها و خواستههای مشتریان، ارائه محصولات و خدمات با کیفیت بالا، ارتقاء تجربه مشتری و ایجاد ارتباطات مستمر با مشتریان میتواند به شما کمک کند تا رقابتی قوی در بازار داشته باشید.
– نوآوری:
پیشرفت تکنولوژی و تغییرات در بازارها، نیازمند نوآوری و تطبیق سریع کسب و کار است. بهبود فرایندها، توسعه محصولات و خدمات جدید، بهرهگیری از فناوریهای روز و رقابت در زمینه نوآوری میتواند به شما کمک کند تا رقبای خود را پشت سر بگذارید.
– استراتژی بازاریابی قوی:
داشتن استراتژی بازاریابی قوی و مؤثر از جمله عوامل کلیدی برای موفقیت کسب و کار است. تحقیق درباره بازار هدف، تعیین گروه هدف و ارائه پیامهای مناسب و جذاب به مشتریان، استفاده از روشهای تبلیغاتی موثر و ایجاد حضور قوی در رسانهها برای شما این امکان را فراهم میکند که بخش بازاریابی خودتان را تقویت کنید.
– رقابتپذیری قیمت:
در برخی صنایع، رقابت قیمتی بسیار شدید است. در این صورت، تعیین قیمت رقابتی و ارائه محصولات یا خدمات با کیفیت در قیمت مناسب میتواند برای شما به مزیت رقابتی تبدیل شود.
سخن پایانی:
در این مقاله بهطور کامل در خصوص استراتژی کسب و کار و نحوه تدوین استراتژی کسب و کار صحبت کردیم. همانطور که میدانید بدون برنامهریزی و استراتژی موفق شما در هیچ زمینهای موفق نخواهید شد. بازی ایران و آرژانتین را در سال 2014 به یاد بیاورید، در آن بازی توسط مربی یک استراتژی درست تعیین شد و تنها بدشانسی بود که مانع از شکست دادن نایب قهرمان دنیا شد.
برای موفقیت در بازار هم شما باید استراتژیهای مشخص و معین داشته باشید تا بتوانید به اهداف خود دست پیدا کنید. اگر بعد از خواندن این مقاله باز هم در خصوص تعیین استراتژیهای کسب و کار مشکل دارید به شما توصیه میکنیم که در دورههای مختلف کسب و کار شرکت کنید تا دید خوبی از بازار و نحوه موفقیت در آن بهدست آورید.