یافتن راه درست زندگی
من هم مانند بسیاری از افراد در زندگی ناکامیهایی داشتهام. زندگیام نابسامان بوده است. واقعا هدفی برای زندگی و دلیلی والاتر برای وجودم احساس نمیکردم. من بدون مقصد و هدف بودم و وارد روابطی سمی یکی پس از دیگری میشدم. سالها در یک شغل دردسرسازی گرفتار بودم. سرانجام پس از دعوا با رئیسم و تحقیر شدنم و احساس بیارزشی از کار بیرون آمدم.
متوجه شدم که نباید به شغلی بچسبم که در آن به موفقیت نمیرسم. مجبور نیستم به علت ترس از تنهایی به یک رابطه بیمعنی ادامه دهم. ناگهان فهمیدم که زندگی بیش از این ارزش دارد و من لیاقت انجام کارهای هدفمند و پرمعنی را دارم که به من احساس کامیابی بدهد.
پس از رها کردن کارم و دنبال کردن علایقم دریافتم که میتوانم با بسیاری از افراد ارتباط خوب و هدفداری داشته باشم. امروز با افتخار میتوانم بگویم که تا اندازهای زندگیام شاد و مفرح است.
همانطور که همیشه آرزو داشتم رویاهایم به حقیقت تبدیل شدهاند. برای یافتن هدفتان در زندگی نیازی به دردسر انداختن خودتان نیست. فقط باید اندکی زمان بگذارید تا درمورد کارهایی که الان انجام میدهید، فکر کنید و چیزی بزرگتر و هیجانانگیزتر را انتخاب کنید.
1. تعیین کنید چگونه می خواهید زندگی کنید؟
پاسخ دادن به چند سوال ساده باعث میشود که درمورد نحوه درست زندگی کردن در حال و آینده ایده بهتری به دست آورید. این سوالات شامل موارد زیر هستند:
- چه چیزی باعث خوشحالی شما میشود؟ هنگام شرایط سخت چه چیزی باعث انگیزه شما میشود تا به تلاش خود ادامه دهید؟
- با کدام رویداد گذشته احساس شاد بودن و موفق بودن دارید؟
- بیشترین الهامبخشی را از چه کسانی میگیرید؟ آنها چه کارهایی انجام میدهند؟
- چه استعدادهایی دارید و آیا تاکنون به دنبال آنها رفتهاید؟
- بیشترین افسوستان چیست؟
- وقتی بزرگ شدید، چه چیزی برایتان از همه غم انگیزتر بود؟ کدام موقعیت هست که نمیخواهید آن را از دست بدهید؟
آیا در پاسخ به این سوالات به یک الگو میرسید؟ متاسفانه بسیاری از ما با چیزهای بیاهمیت خودمان را مشغول میکنیم. یک روند عادی را میپذیریم، چراکه این کار راحت هست یا جامعه از ما چنین انتظاری را دارد.
رهایی از این روند احتمالا سختترین کاری است که باید انجام دهیم. وقتی آنچه را که باید به آن مشغول شویم، مشخص میکنیم و ترس را کنار میگذاریم، بزرگترین آسایش خاطر در زندگی را تجربه خواهیم کرد.
2. به افراد ماهر اعتماد کنید
تعدادی از افراد بدون ذرهای کمک هدف زندگیشان را پیدا میکنند. ارتباط هدفمند با افراد کار درست برای خارج شدن از منطقه امن و دنبال کردن ناشناختهها از اهمیت زیادی برخوردار است.
افراد و مربیانی که علائق مشابهی با شما دارند میتوانند راه درست را برایتان مشخص کنند. هرکسی سفر بینظیری دارد. آموختن از تجارب دیگران و الهام گرفتن از دستاوردهایشان به شما درسهای ارزشمندی میدهد.
فقط شما باید رو راست و هشیار باشید. یک دوست، معلم یا حتی فردی که در فروشگاه غذایی میبینید میتواند زندگی شما را تغییر دهد. چنین برخوردهایی را بیمعنی تلقی نکنید. از تجربیات دیگران درس بگیرید و در زندگیتان به کار گیرید.
3. از جای خود برخیزید و دست به کار شوید
صرفا با نشستن در خانه و منتظر اتفاق خوب بودن، هدف زندگی را نمیتوان یافت. باید فعال باشید. از جای خود برخیزید. چیزهای متفاوتی را امتحان کنید و وارد موقعیتهایی شوید که برای شما زحمت دارد. برخی از کارهایی که شما میتوانید انجام دهید بدین ترتیب هستند:
- یاد گرفتن مهارتی جدید
- مسافرت رفتن با هزینه کم
- انجام کارهای خطرناک و سخت مثل چتربازی
- آموزش مهارتی که در آن عالی هستید به دیگران
- نزدیک شدن به افراد جالب و معرفی کردن خودتان
- پیوستن به گروهی که علائقشان با شما مشابه است
- داوطلب شدن در کار خیر
- مطالعه کردن
همه این موارد به شما یاد میدهند تا چگونه با آغوش باز موقعیتهایی را که در سر راهتان قرار میگیرند، بپذیرید. هرچه بیشتر تلاش کنید که تجارب جدیدی را کسب کنید، راحتتر میتوانید تشخیص دهید که چه کارهایی رضایت شما را بیشتر جلب میکند.
4. برای رسیدن به کمال تلاش کنید
بسیاری از افراد قادر به تشخیص هدف زندگیشان نیستند چراکه منتظر لحظه مورد نظر هستند. خودم یکی از این افراد بودم و به یک زندگی متوسط اکتفا کرده بودم چراکه نمیتوانستم چیز فوقالعادهای پیدا کنم.
هدف زندگی میتواند یک چیز ساده باشد. وقتی آن یک چیز را معین میکنید به هرحال دیگر دوست ندارید که زندگیتان هدر برود. این حس کامل بودن چیزی است که همه ما آرزو داریم.
برای اینکه زندگیتان را هدفمند و باارزش سازید نیاز نیست که به نقطهای دور مسافرت کنید و درمانی برای بیماران بیابید یا از خود گذشتگی کنید. از انتظارات رها شوید. نگاه عمیقتری به درون خود داشته باشید.
اگر حس خوبی داشتید، میفهمید که کار درستی انجام میدهید و افراد کار درست هم دور و بر شما هستند، شاید شما هدفتان را پیدا کردهاید. آنچه را که من سعی کردم بیان کنم این است که شما باید ترس از ناشناختهها را کنار بگذارید.
6 پاسخ
آهنگ گوش میدهیم و میرویم سمت رویاهایی که سالهاست در ذهنمان پوسیده گاهی با ذوق و شوق میپردازیم تا راهی برای رسیدن به انها باز کنیم و روز بعد باز افتاده ایم در غلتک زندگی که والدینمان برایمان ساخته رنگ های دوست داشتنی که با علایق خودشان برایمان به سیاهی رنگشان کردند بغض میکنیم و میگوییم بگذار این ماه هم بگذرد شاید راهی ناخوآگاه بیوفتد زیر پایمان و بتوانیم از آن بالا برویم و کمی نسبت به چیزهایی که میخواستیم دسترسی داشته باشیم اما ماه ها میگذرد و ۱۹ سالگی هم تمام میشود نمیگویم روزهای طلایی از دست میرود ولی پر رنگی خود را از دست میدهند و شاید در ۳۰ سالگی دیگر فقط بویش را در میان زندگی دیگران همان هایی ک در آرزوهایمان زندگی میکنند حس کنیم و خودمان را ببینیم که چگونه در منجلابی از خواسته های دیگران غرق شدیم جرقه همیشه وجود دارد ولی مانع هم همیشه وجود دارد دلم میخواهد با تمام قدرت به سمتی که صدایم میزد پرواز کنم ولی صدای مادرم می آید که دوباره خواسته خود را با ذوق برایم تعریف میکند و میگوید تلاش کن به همین برسی(:نه میتوانیم به سمت صدا قدم برداریم نه دل و دماغی برای الان داریم.همیشه قول هایی به چند سال اینده ی خود میدهیم و آن سال می آید و ما هنوز فکر میکنیم برای آن زمان وجود دارد نمیخواهیم قبول کنیم نتوانستیم کاری برای آرزوهایمان به ناخودآگاهی که خدا برایمان گذاشته کاری نکرده ایم هنوز در روز اولی که قول داده ایم مانده ایم پشت همان پرده های خیالی
اینا چیزایی بود که همیشه تو ذهنم میچرخیدن و میدونم اگه کاری نکنم همین هم باقی میمونه(:
سلام کاربر گرامی
متشکر از اینکه نظراتتون رو با ما در میون گذاشتید
انسان تنها موجودی هست که می تونه جریان زندگیش رو خودش انتخاب کنه و یا تغییر بده ، ول به شرط اینکه حاضر باشه بهاش رو بپردازه
البته خیلی مهم هست که اهداف و علایقش رو درست انتخاب کنه ، یعنی از دانش افراد متخصص و با تجربه هم کمک بگیره و بعد از اون هر روز قدمی رو برای رسیدن به اون اهداف برداره ، هر رزو ، هر روز
چرا که استمرار قانون اثر مرکب رو در زندگیش فعال میکنه و اون موقع کم کم خودش هم دلگرم تر میشه .
ارزومندیم که بسمت رویاها و اهدافت جسورانه قدم برداری .
سلام من خانمی خانه دار هستم که خیلی خیلی بی انگیزه هستم .بی هدف و سر گردان .هر کسی میبینم که تو کارش موفق میگم منم دوست دارم مثل این باشم .تو هر کاری هم که میروم نصفه رها میکنم مدتی خیاطی کردم علاقه نداشتم رها کردم.اموزشی مربی مهد شدم خسته شدم و رها کردم .پیج لباس زدم یه مدت کار کردم رها کردم کلاس کیک پزی رفتم رها کردم .ولی توی همه این کارها فقط بی حوصله بودم و عیب کار نیافتم دلم میخواد همون اول کار ازم استقبال بشه ولی هیچ وقت این جوری نبوده ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام سارا عزیز
این موضوع در زندگی خیلی از افراد اتفاق می افته که کاری رو شروع می کنند ، ولی به نتیجه نمی رسونند .
همیشه آغاز کنندگان از پایان دهندگان بیشتر هستند .
لطفا این سری یک هدف رو شروع کنید و به خودتون قول بدید تا تمومش نکردید ، سراغ هدف بعدی نرید .مطمئنا از نتیجه اش شگفت زده می شید و اهداف بعدیتون رو هم دنبال خواهید کرد .
موفق باشید
تا حالا نتونستم هدفم رو در زندگی پیدا کنم. همیشه تو زندگی مثل ی سرگردان بودم.
بارها تصمیم به خود کشی گرفتم اما انجامش ندادم با خودم گفتم نکنه بدتر از این که هست بشه و بازم مثل همیشه افسوس اشتباهاتم رو بخورم.
دانشگاه رفتم اما ادامه ندادم .
تو موسسه خصوصی درس خوندم اما از دانشم هیچ استفاده ای نکردم.
دمبال علائقم رفتم اما خوب درش موفق نشدم.
البته از شاخه ای به شاخه دیگه پریدم چون اون فعالیت قبلی خستم کرده بود.
تنها هستم و با کسی رابطه ای ندارم .
با جنس مخالف تا حالا رابطه ای نداشتم.
به فلسفه و موسیقی و طبیعت خیلی علاقه دارم.
اگر میخواید بگید ببین دیگران چه کردند یا میکنند بدونید بی فایدست چون من نمیخام مث مردم عادی زندگی کنم. دروغ بگم دزدی کنم ریاکار باشم حسادت کنم و…
من میخام خودم باشم خودم. ولی نتونستم هنوز هدفی برا خودم پیدا کنم.
تو زمینه هایی که بهشون علاقه دارم دارم فعالیت میکنم ولی …. چه سود ؟ من دوست دارم بیشتر مواقع تنها باشم.
متوجه ام که مشکلی هست اما نمیتونم پیداش کنم.
فدای شما مرد سرگردان
سلام کاربر عزیز
چقدر عالیه که تونستین انقدر خوب از خودتون شناخت پیدا کنید و الان به دنبال هدف برای زندگیتون با توجه به خصوصیات اخلاقیتون هستید.
بهترین راه همونطور که گفتین پیدا کردن هدف مناسب برای زندگیتونه. ما به شما مقاله های هدفمون رو پیشنهاد میکنیم که اونهارو بخونید و راهتون رو بهتر پیدا کنید.
مقاله “چشم انداز و هدف زندگی خودت را مشخص کن” شاید گزینه خوبی برای شروع باشه…