مراتب عشق و حفظ اصالت آن
هیچ فکر کردهاید که در زندگی شما لحظات بیشماری هستند که عشق به سوی شما روانه میشود اما تنها به دلیل اینکه شمایل آن را نمیشناسید و یا نمیپذیرید دریافتش نمیکنید؟ آیا عطر عشق را در لحظه استشمام کرده اید؟ شاید نشانه های اعتماد به نفس پایین را در خود دارید؟ آیا میدانید که چگونه در موقعیتهای منفی فکر مثبت داشته باشیم؟
هستی عشق بسیار فراتر از یک جستجوی ساده در دنیای محدود اطراف و میان جامعهی کوچکی ست که ما میشناسیم. این حس همچون کمیتی معنوی و متافیزیک، طولانی و غیر قابل تعریف است. و در تمام ذرات جهان وجود دارد و میان آنها جابهجا میشود.
بیایید تصورمان از این واژهی جادویی را گسترش ببخشیم و هیچ محدودیتی برای آن در نظر نگیریم. چرا که عشق قادر است در هر قالبی بنشیند و هیچ تمایزی میان گیرندهها قائل نیست. فراموش نکنید که این احساس تنها میان آدمیان جاری نیست. این انرژی سرشار اشیا و طبیعت را نیز با خود آشنا کرده و هر ذرهای در این جهان دلبستهی آن است.
عدهی کثیری مدام در پی قاعده و قانونی برای جذب افراد هستند. اما قانون جذب چه می گوید؟ در این دیدگاه مرتبهی احساس به مانند تلهای برای به دام انداختن کسی به شدت نزول میکند. حال، عشق که هرگز در این جایگاه نمیگنجد چگونه میتواند موجودی را فریب داده و آن را از آن دیگری کند؟
مفهوم حقیقی عشق
تجربه ی عشق بسیار سادهتر از توصیف آن است. با این حال میتوان گفت این حس یک انگیزهی بنیادی نیمه هوشیار در وجود ما است که تاثیر زیادی بر حالات جسمانی و روحانی مان دارد. همچنین، نوعی تمرکز و توجه روانی ست که نقش مهمی در افزایش میل جنسی انسان دارد.
عشق یکی از بدیهیترین مفاهیمی ست که در زندگی ما وجود دارد و همانطور که جان میبخشد جان میگیرد. این مفهوم هیچ گاه به صورت مستقیم تعریف نشده است اما نمودهای متفاوتی مانند شکل یک نیاز درونی و یا هیجانی همراه با احساسات دیگر مانند خشم و همچنین نیرویی برای تبدیل حالتی منفی به شکل مثبت خود دارد. که در مورد دوم احساس گناه و محبت با یکدیگر ترکیب میشوند.
یکی از مهمترین عواطف درون انسانها ست که میتواند منبع شادی و رضایت از زندگی باشد. اما عدهای تصور میکنند هر جوشش و کششی به طرف مقابل به معنای عشق ورزیدن است. این عده و بسیاری از افراد دیگر با مفهوم حقیقی عشق آشنا نیستند. این حس دارای معنایی خاص و شامل خصوصیات ارزشمندی ست که به زندگی کیفیت میبخشد.
استشمام عطر عشق در روابط انسانی
استشمام عطر عشق در روابط انسانی هنگامی به حقیقت وجودی خود نزدیک میشود که دارای چهار اصل باشد:
- توجه، اهمیت، مراقبت، محافظت و حمایت
- مسئولیتپذیری، آشنایی به وظایف متقابل و انجام آنها
- رعایت حقوق انسانی، احترام به عقاید، علایق، خواستهها و تفاوتها
- اعتماد و احساس امنیت
در غیر این صورت نام این احساس شدید به دیگری را نمیتوان عشق نهاد و نوعی کنترل، ایثار و فداکاری بیش از حد و یا ایدهآل سازی است. منظور از ایدهآل سازی این است که شیوه شاد زیستن با دیگری را خواهیم آموخت. معمولاً در این گونه روابط، فردی به به عنوان سالمترین، انسانترین و پاکترین موجود شناخته میشود.
جذب عشق
اگر به دنبال قانونی معجزهآسا برای جذب عشق از جانب فردی خاص هستید آن قانون را در چهار مورد ذکر شده بیابید. و بدانید که هر دوی شما ملزم به پیروی از این قوانین هستید. میزی را تصور کنید که چهار پایه دارد. شما به تنهایی قادر نیستید هر چهار پایه را با دستهایتان نگهداری کنید. حتی اگر قادر بودید سه پایه از میز را حفظ کنید همچنان یک پایه باقی میماند و بدون وجود آن میز روی پایههای دیگر خود قرار نمیگیرد.
این قانون در تمامی ارتباطات میان شما و دیگران به صورتهای گوناگون صدق میکند. هر نوعی از ارتباط به تلاش نیاز دارد و تلاش یک طرفه در یک ارتباط دو سویه اگر هم موثر واقع شود اما ماندگار نخواهد بود. اگر هر چیز و هر کسی به جز افراد حاضر در رابطه پایهای از آن را حفظ کنند و یا به تمامی فداکاری کرده و تبدیل به یکی از پایهها شوند، رابطه از حالت سالم خود خارج میشود.
پس از تبلیغاتی که ارزش واژهی عشق را نادیده میگیرند فریفته نشوید. و آگاه باشید که شما میتوانید به راحتی با هرکسی که بخواهید ارتباط برقرار کنید. فقط لازم است که وجودی لایق برای حقیقت این حس داشته باشید. برای شروع میتوانید.
انواع عشق در یونان باستان
هنگامی که تلاش کنید تا دیدگاه محدودی نسبت به این حس نداشته باشید متوجه میشوید که هر اتفاقی میتواند کیفیتی متفاوت از آن را در شما شکل دهد. چرا که استشمام عطر عشق و ورود به آن یکی از عمیقترین هیجاناتی ست که همواره میان هیجاناتی مانند شور و شعف تا غم و اندوه در نوسان است.
یک) اروس
اروس Eros که به یونانی Ἔρως نوشته میشود به معنی جذبه جنسی و در اسطورههای یونان، خدای عشق است. این واژه نخستین بار از افلاطون به معنی شوق و دلتنگی عاشقانهی روح برای بازگشت به اصل خویش شنیده شد. در این حالت عطر عشق از دیگری استشمام می شود.
اروس همان حس شهوتانگیز یا به عبارتی عشق باروری بوده که همبسته با تمایل شدید به معشوق نشان داده میشود. از مهمترین عناصر آن، برانگیختگی فیزیولوژی قوی، جاذبهی جسمانی نیرومند و میل جنسی است. جالب است بدانید که واژهی Erotica به معنای ادبیات عاشقانه از Eros نشات گرفته است.
اروس البته ذاتاً عشقی معنوی ست. چرا که قوهی جنسی در وجود انسان از قوای برتری ست که خداوند در وجود ما نهاده است و در مراحل اولیه یک آتش قدرتمند است که به سرعت میسوزد. شعله و عطر عشق اروس نیاز دارد تا از طریق یکی از انواع حسی که عمیقتر هستند، حمایت شود تا پایدار بماند. در غیر این صورت به سرعت از میان میرود.
دو) لودوس
لودوس Ludos یا عشق بازیگوش و مفرح، یک جذبه ساده، صمیمی و بازتاب دهندهی معصومیت کودکانه است. این نوع جذاب و هیجانانگیز بوده اما معمولاً پس از مدتی از بین میرود. چرا که واژهی عشق تنها ابزاری برای ایجاد ارتباط بوده و به همین دلیل به آن عشق کلامی نیز میگویند. عطر عشق که معصومیت کودکانه را نمایش می دهد.
این مرتبه خصوصاً در دوران نوجوانی پررنگ شده و تبدیل به تفریحی از احساس سرخوشانه برای افراد میشود و بیشتر تمرکز بر بازی و شوخی نسبت به کثرت شرکای عشقی ست.
تحقیقات نشان میدهند که مغز افراد هنگام دچار شدن به لودوس، تجربهای مشابه مصرف مواد مخدر پیدا کرده و نسبت به زندگی احساس هیجان و سرزندگی پیدا میکنند.
سه) استورج
استورج Storge یا عشق مانوس که معمولاً بر پایهی طبیعت افراد بنا شده نوعی دلبستگی میان والدین با فرزندانشان است که شباهت زیادی به نوع فیلیایی میان دوستان دارد چرا که در هر دو از کشش جنسی نشانی وجود ندارد و نیازمند موارد و یا عوامل خاصی برای تولد نیست. با این تفاوت که استورج مربوط به خویشاوندی و نزدیکی ست.
دوستی عمیق و محبت غیر جنسی میان افراد از ویژگیهای برجستهی این حس است. استورج علاقه ای ست که بخشیدن، پذیرش و فداکاری را به همراه دارد. و به شما احساس امنیت، آسایش و آرامش خاطر میدهد.
چهار) پراگما
پراگما Pragma یا عشق جاودان به علاقه ای همیشگی گفته میشود که اغلب میان زوجین، و در مدتی طولانی به وجود میآید. این علاقه بالاترین نوع تلقی می شود؛ احساسی حقیقی که منشا آن درک یکدیگر، سازش، از خود گذشتگی، فداکاری، سازش و تحمل است.
پراگما نوعی علاقه عملی ست و برای همین است که در خصوص این حس، ترکیب عاشق ماندن را به جای عاشق شدن به کار میبرند. چرا که این حس در طی زمان به وجود آمده و نیازمند درک میان عاشقان برای بقا است.
در اروس هیجانات و شور موجود سریعاً فروکش میکنند اما پراگما، حسی ست که به مرور زمان به پختگی و بلوغ رسیده و ماندگار میشود. این احساس ورای عالم جسمانی و هارمونی بیهمتایی است که در طول زمان شکل گرفته است. پراگما نتیجهی تلاش هر دو نفر برای محافظت از موهبت عشق میان شان است.
استاد احمد محمدی
اگر انسان میدانست که چه قدرتی دارد، از نتایج زندگیاش شرمگین میشد.
پنج) مانیا
مانیا Mania یا عشق وسواس گونه، انحصار طلبانه و جنونآمیز است. این احساس برای افراد دردسرهای زیادی مانند وابستگی افراطی و مبالغهآمیز ایجاد میکند. در واقع تنها این حس میتواند به عشاق مانیایی کمک کند. البته چنانچه به مفهوم غایی خود نزدیک شود.
در مانیا، تعادل میان اروس و لودوس به هم میخورد و معمولاً عزت نفس پایین منجر به بروز حالاتی همچون شیدایی در علاقه ای مانیایی میشود. به همین علت افراد مانیک احساس میکنند که شدیداً به معشوق خود نیاز دارند. عطر عشق و غریزهی بی حد فرد برای بقا محرک اصلی مانیا ست.
شش) آگاپه
آگاپه Agape یا عشق از خود گذشته که در یونانی ἀγάπη نوشته میشود از گرانقدرترین و باارزشترین انواع بوده و با فداکاری و ایثار بسیار مشخص میشود. آگاپه هیچ شباهتی به احساس های مشروط این دوران ندارد. و همان حسی ست که خداوند به بندگان میورزد. حسی که میپذیرد، میبخشد، و بهترینها را برای معشوق میخواهد.
پائولو کوئیلو Paulo Coelho در نخستین کتاب خود، خاطرات یک مغ The Pilgrimage، از آگاپه به عنوان علاقه ای که میبلعد سخن میگوید. بدین معنا که فرد را در خود غرق میکند و به همین ترتیب بالاترین درجه از عشق است. به نظر پائولو کوئیلو، آگاپه خود بر دو گونه است:
- نوعی از آگاپه که عرفان و عشق ورزی به خداوند را شامل میشود.
- و گونهای دیگر که به شیفتگی مربوط است، و از نظر باستانیان، شیفتگی به معنای خلسه، جذبه و پیوند با خداوند است.
هفت) فیلیا
فیلیا Philia یا عشق ذهنی نوعی عشق برادرانه، و بر اساس وحدت، همکاری، همدلی، صداقت و اطمینان دو طرفه شکل میگیرد. هدف این نوع رسیدن به منافع مشترک است. عطر عشق فیلیا را با کمک و همدلی استشمام می کنید.
فیلیا زمانی به وجود میآید که دو نفر ارزشها، حالات و رفتارهای خود را با یکدیگر شریک میشوند. همچنین احساساتشان به هم شبیه است و یکدیگر را در هر شرایطی درک میکنند. همان طور که پیشتر اشاره شد یکی از مشخصههای عشق فیلیایی عدم وجود کشش جنسی ست.
هشت) فیلاتیا
فیلاتیا Philautia یا عشق به خود، نوعی از علاقه است که اغلب با خودخواهی و خودپسندی اشتباه گرفته میشود. ما برای اینکه بتوانیم احساسی را به دیگری ببخشیم و موجودات دیگر را دوست بداریم میبایست ابتدا ظرف وجود خود را از عشق بی شرط پر کنیم. منفیگرایی را فراموش کنید و با انرژی مثبت پیش روید.
توجه داشته باشید که فیلاتیا با نارسیسیسم (خودشیفتگی) تفاوت داشته و به هیچ عنوان احساسی منفی و مخرب نیست. فیلاتیا بیانگر آن فلسفهی بودایی ست که میگوید شما تنها وقتی میتوانید به دیگران عشق بورزید که به خود عشق بورزید. استشمام عطر عشق دراین حالت با احترام به خودتان همراه است. فیلاتیا مفهومی بسیار مهم در میان قدمهایی ست که در راه خوشبختی برمیدارید.
با شناخت وجوه متفاوت عشق و توجه به اهمیت والایی که در زندگی ما دارد قادر خواهید بود طبق اصولی که در مقالات گذشته برای دستیابی به خواستهها با شما در میان گذاشته شد به حقیقت عشق و آن چه لیاقتش را در وجودتان دارید نزدیک شوید. با یک عشق والا میتوانید به حفظ تعادل در زندگی کاری و شخصی نیز کمک کنید.
آکادمی بازار در کنار شما است تا قدم به قدم به موفقیت نزدیک شوید. میتوانید برای شروع دوره ثروت را تهیه کنید. همچنین میتوانید اکانت اینستاگرامی دکتر احمد محمدی را دنبال کنید.