زندگینامه محمد جابریان فعال پیشرو در صنعت فولاد ایران

نام و نام خانوادگی	محمد جابریان
متولد
زادگاه
ملیت	ایرانی
پیشه	صنعتگر و فعال در عرصه فولاد

زندگینامه محمد جابریان در زمان کودکی و نوجوانی

همراهان گرامی آکادمی بازار ما در این مقاله به شرح زندگینامه محمد جابریان از فعالان در عرصه فولاد می‌پردازیم. محمد جابریان کسی است که فقط با کوشش و همت بسیار و استفاده از هوش سرشار خود و همچنین به وسیله کار کردن در حجره پدری‌اش توانست به موفقیت‌های بسیار بزرگی برسد و ثروت زیادی را با دوره ثروت از آن خود کند.

محمد جابریان، فعال پیشرو در صنعت فولاد شش برادر دارد. همه برادران جابریان با همکاری یکدیگر در حجره پدری مشغول به فعالیت بودند تا بار سنگین مسئولیت زندگی بر دوش دیگری نیفتد. برادران گاهی اوقات حجره را از گرد و غبار تمیز می‌کردند و گاهی اوقات بازار گرمی می‌کردند. گاهی نیز نبشی و میلگرد را از کامیون خالی می‌کردند یا همراه پدرشان نزد بدهکاران می‌رفتند.

اما وظایف برادر بزرگ‌تر هم مثل نامش بزرگ‌تر بود. برادر بزرگ‌تر از هوش اقتصادی بسیاری برخودار بود، به همین علت امور تجاری و بازرگانی را در دست می‌گرفت و به معنی واقعی کلمه دست راست پدرش بود. برادر بزرگتر وظیفه داشت تا تمام بارها را به راه های دورتر بفرستد و او کسی نبود جز محمد جابریان.

فولاد برای او مثل طلا با ارزش بود. او در امر پیش خرید مهارت زیادی داشت و با آینده نگری ازسایر رقبای وارد کننده فولاد جلو می‌زد.

شروع فعالیت حرفه ای در زندگینامه محمد جابریان

رفته رفته با فعالیت‌های دیگر برادران وضع مالی این خانواده رو به رشد رفت تا این که آن‌ها تصمیم گرفتند شرکتی احداث کنند. شرکت فولاد در دشت قزوین با حضور خانواده جابریان علاوه بر توزیع، موفق به تولید فولاد شد. محمد جابریان و برادرانش رفته رفته به کار تولید سرعت و کیفیت بهتری بخشیدند و توانستند با کار کردن در سه شیفت تولیدات خود را بیشتر از قبل افزایش دهند.

آقای محمد جابریان، فعال پیشرو صنعت فولاد ایران همیشه از این کلام در سخنانش استفاده می‌کرد «نان داغ، فولاد داغ» و علتش هم این بود که ایشان فورا پس از تولید محصولات آهنی موفق به عرضه و فروششان می‌شد. این رویه به قدری با سرعت بود که رانندگان کامیون می‌گفتند به قدری فولاد داغ است که کف کامیون را هم می‌سوزاند.

محمد جابریان با تجربه و هوش خود توانست بازار را از وارد کنندگان فولاد بگیرد. او بدین منظور در بنادر و ورودی‌های کشور افرادی را قرارداده بود تا در مورد فولادهای وارد شده به کشور آمار دقیق و قیمت بدهند. همچنین محصولات تولید او در مقایسه با محصولات وارداتی قیمت پایین‌تری داشت، به همین علت شرایط را برای واردکنندگان بسیاردشوار کرده بود و تصمیم می‌گرفتند تا با او وارد مذاکره شوند.

به این ترتیب وارد کنندگان، محصولات وارداتی را با قیمت به توافق رسیده با آقای جابریان، در خدمت او قرار می‌دادند. پس بدین ترتیب او علاوه بر تولید فولاد، محموله‌های بسیار بزرگی از فولاد را نیز دریافت می‌کرد. پس قسمت بزرگی از بازار را به این روش در دست گرفت.

آرزوی محمد جابریان

محمد جابریان از وقتی که در حجره پدرش مشغول به فعالیت بود، همیشه آرزوی این را داشت تا در شرکت فولاد خوزستان به جایگاه بالا و مهمی برسد.

تا اینکه در سال ۸۷ موفق شد ۳۰/۵ درصد از سهام این کارخانه را خریداری کند. ارزش سهام این شرکت به اندازه ۱۳۶۰ میلیارد است. برادران جابریان نزدیک به سه دهه می‌باشد که در بازار فولاد نقش خیلی پر رنگ و موثری را ایفا می‌کنند.

هیچکس اطلاع دقیق و درست از این موضوع در دست ندارد و خود اوهم در مورد این موضوع سخن نمی‌گوید. از آن جایی که قیمت فولاد در تمامی جهان کم شده، به همین علت او نیز معاملات خود را فسخ کرد تا به علت مشکلی که ایران درگیر آن است ضرری متوجه او نباشد.

او به عنوان یک فعال پیشرو در صنعت همیشه بر این عقیده بود که فضای سرمایه گذاری باید فضایی پاک و سالم باشد. به همین علت با کم شدن قیمت فولاد و دخالت ندادن او در جلسات به عنوان سهامدار شرکت، او نیز شکایت کرد و در خواست باطل شدن بلوک را داد. ولی هیئت داوری به نفع سازمان خصوصی سازی رای داد. عده‌ای بر این عقیده هستند که سرگذشت محمد جابریان تا حدودی شبیه سرگذشت «لاکشمی میتا» است.

میتال یک سرمایه گذاربسیار بزرگ هندی بود که او هم در کودکی زندگی معمولی است. او نیز مثل جابریان از پایین‌ترین رده‌های بازار فولاد آغاز به کار کرد و موفق شد با تلاش، کوشش و هوش بسیارش به بالاترین جایگاه برسد. 

میتال توانست ۱۰ درصد از فولاد جهان را تامین نماید، همچنین جابریان توانست با خرید ۳۰ درصد سهام فولاد خوزستان ۲۵ درصد فولاد بازار ایران را تامین کند. زندگینامه میتال نیز مانند زندگینامه محمد جابریان می‌تواند الگوی دیگر فعالان در صنعت قرار بگیرد.

زندگی خصوصی محمد جابریان

در بخش خصوصی زندگینامه محمد جابریان، او نیز مثل اجداد خود یک فرد مذهبی بوده و او در بازار سنتی ایران بزرگ شده است. او هر سال به مکه سفر می‌کند و به وظایف دینی خود کاملا پایبند می‌باشد. او همیشه به پرداخت خمس و زکات مبادرت می‌کند و حتی جزو خیرین بسیاربزرگ کشور محسوب می‌شود.

محمد جابریان در میان آشنایان و نزدیکانش با لقب حاجی شناخته می‌شود. او به خوبی به امور بازار آگاهی دارد به صورتی که انگار اکنون نیز گرد آهن بر چهره‌اش خودنمایی می‌کند.