قدرت تعقیب هدف در ذهن
ورزش کردن مانند به پایان رساندن یک کتاب، قدرت تعقیب هدف در ذهن را در ما تقویت میکند. تفاوتی ندارد که در برنامه روزانه خود چه میزانی را برای دنبال کردن تعیین کرده باشید. مهم این است که به میزان تعیین شده بپردازید و آن را منتظر نگذارید.
ممکن است برنامهای برای کاهش یا افزایش وزن داشته باشید یا بخواهید وضعیت فعلی خود را ثابت نگه دارید. آنچه مهم است دنبال کردن هدفی است که از ورزش کردن دارید. هدف شما سلامتی است و این واژه دنیای گستردهای از مفاهیم را در برمیگیرد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
1. تقویت اعتماد به نفس
زمانی که به هدف روزانه یا بلند مدت خود در هر باب میرسید خشنود میشوید و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنید. چرا که خود را شایسته داشتن نتیجه مثبت تلاش کردن برای آن چه در نظر داشتهاید مییابید. شما برای رفع نیاز خود زحمت کشیدهاید و حالا تمام محصول این سعی و تلاش از آن خود شماست.
گذشته از آن، اولین نشانه ورزش میتواند تغییر فیزیک افراد و تاثیر بر احساسی که دربارهی بدن خود دارند باشد. چنین مسئلهای به سرعت بر میزان اعتماد به نفس شما تاثیر میگذارد.
ممکن است دیگران احساس درونی شما را نسبت به خودتان به صورت مستقیم نبینند اما این احساس مثبت نشانههایی دارد که در روابط شما تاثیر گذاشته و بر آنچه حقیقتا هستید و میاندیشید تاکید میکند. حتی تمایل شما برای بودن در جمع و معاشرتهای گوناگون نیز بیشتر میشود.
در نتیجه با احساس مثبتی که دربار خودتان کسب کردهاید از انزوا دوری میکنید. به دور از هر علت دیگهای برای برشمردن، همین معاشرتها و حضور در اجتماعهای متفاوت دوره اعتماد به نفس شما را به طرز چشمگیری افزایش خواهند داد.
2. افزایش قدرت تمرکز
زمانی که شما برای دنبال کردن هدفی که در ورزش برای خودتان تعیین کردهاید کوشش میکنید، در حال تمرکز بر نقطهای که در نهایت برای تلاش خود متصور شدهاید هستید. بدون دغدغهمندی و اختصاص بخشی از ذهن برای ارزش بخشیدن به هدف ورزش کردن قادر نخواهید بود به نتیجه مطلوب برسید.
پس یکی دیگر از فواید ورزش جسم این است که شما برای تمرکز برای داشتن آن چه میخواهید تمرکز کنید و در انتخابهای دیگرتان اهمیت آن را در نظر بگیرید. وقتی هدف مهمی در ذهن ما زنده و حواس ما معطوف به آن باشد هیچ چیزی نمیتواند باعث فراموشی آن شود یا اینکه موجب شود اولویت پایینتری برایش در نظر بگیریم.
3. کاهش اضطراب و استرس ذهن
ورزش کردن موجب آزاد شدن هورمون اندورفین در بدن شما میشود. ترشح این هورمون آرامشبخش بوده و باعث تسکین درد میشود. جالب است بدانید که به جز فعالیتهای ورزشی اعمال دیگری مانند خندیدن هم به ترشح هورمون اندورفین کمک میکنند.
خندیدنی که توسط این هورمون، میتواند خیلی سریع حال ما را دگرگون کند و به لحظههایمان خوشی و آرامش بیفزاید. پس دور از نظر نیست که ورزش مداوم نیز همین تاثیر را بر ما بگذارد.
کاهش اضطراب و استرس نیز ارتباط بسیار نزدیکی با اعتماد به نفس دارد. در موقعیتی که شما دچار تنش هستید و نمیتوانید بر آنچه قصد گفتن یا انجامش را دارید تمرکز کنید کمبود اعتماد به نفس نیز وضعیت شما را دشوارتر میکند. اما اگر با خیالی آسوده و حواسی معطوف به لحظه همراه با احساس خوبی که نسبت به حضور خودتان دارید اقدام به انجام کاری کنید یقینا آن را بهتر به پایان میرسانید.
اگر توجه کرده باشید در این چند جمله آخر به بیشتر مواردی که ورزش بر آنها تاثیر مثبت میگذارد اشاره شد. پس میتوان چنین نتیجه گرفت که حتی این تاثیرات هم به صورت مجزا بر یکدیگر تاثیر میگذارند و با هم پیوند دارند.
چه اتفاقی برای مغز میافتد؟
اغلب تصور میشود علت تمام احساسات مثبتی که بعد از ورزش تجربه میکنیم به ترشح هورمون اندورفین برمیگردد اما همه موضوع این نیست.
زمانی که ما شروع به ورزش میکنیم، در ابتدا مغز فشاری را احساس میکنند که شبیه حالت احساس خطر یا مقابله با چیزی است که به ما آسیب میرساند. بنابراین برای مراقبت خود و صاحبش پروتئینی به نام Brain Derived Neurotrophic Factor که به BDNF معروف است آزاد میکند. آزاد شدن این پروتئین همانند این است که مغز در حالی به فعالیت خود ادامه میدهد که گویی چنین فشاری را تجربه نکرده باشد.
به همین علت است که پس از پایان یک تمرین ورزشی، فرد احساس آرامش داشته و حتی از درد عضلانی خود احساس رضایت میکند. چرا که در واقع BDNF موجب ترشح اندورفین میگردد.
ورزش های ذهن
مغز هم مانند ماهیچههای بدن به ورزش نیاز دارد. با صرف زمان هر روزه و در نظر گرفتن نیازهای آن میتوانیم از محدویتها بگذریم و سلامتی و شادابی ذهن را حفظ کنیم.
افزایش سن و محدود شدن تواناییهای بدنی یا احساس درد و سستی در قسمتهای مختلف بدن به آسانی قابل شناسایی هستند و ما را متوجه خود میسازند. اما ناتوانی در تصمیمگیری و انتخاب یا احساس غم و بیانگیزگی ما را به هزار علت دور و نزدیک میرسانند جز اینکه ماهیچههای مغز نیاز به تقویت و نرمش مداوم دارند.
البته که ممکن نیست بافت پیچ در پیچ مغز خود را از کاسه سر خارج کنیم و آن را ورزش دهیم. اما روشهای گوناگونی برای تحقق این هدف وجود دارند که دقیقا همین کار را با دستهای نامرئی برای ذهن انجام میدهند.
تفاوت فعالیت ذهن و ورزش ذهنی
در معنای لغوی ورزش به تداوم انجام کار یا حرکتی که منجر به عادت شود نیز اشاره شده است. توجه داشته باشید که ورزش ذهنی با فعالیت ذهنی متفاوت است. برای مثال ما در هنگام بیداری ممکن است ساعاتی را به مطالعه یا درس خواندن از روی کتاب اختصاص بدهیم و تصور کنیم با این کار مغز خود را نیز ورزش دادهایم.
اما کارهایی مانند مطالعه یا یادگیری مبحثی جدید، تنها بخش کوچکی از مغز را تحریک میکنند در حالیکه منظور از ورزش ذهنی بهبود عملکردهای برگزیده ذهن است.
درک این تفاوت اهمیت بسیار بالایی دارد. مغز برای تربیت و نرمش، خواهان تنوع است. بازیهای فکری، تمرین تمرکز، رویا بافی و … همگی بخش مخصوص به خود را در مغز به چالش میکشند در حالیکه حفظ کیفیت عملکرد مغز منوط به یک فعالیت همه جانبه است.
طبق نظر کارشناسان، تازگی و پیچیدگی دو مشخصه اصلی ورزش ذهن هستند و بهتر است حواس پنچگانه همگی درگیر آن شوند. بدین ترتیب کلیه قسمتهای مغز تمرین داده میشوند.
اغلب برای حفظ سلامتی و قدرت بخشیدن به قسمتهای مختلف بدن ورزشهای متفاوتی انجام میدهیم و بر یک عضو متمرکز نمیشویم. چرا که میخواهیم این روند را برای تمام اعضا همزمان پیش ببریم. همچنین همان طور که میدانید انواع مختلفی از ورزشهای جسمی وجود دارند که در دستهبندیهای متفاوتی میگنجند. برای ورزشهای ذهنی نیز این مشخصات وجود دارند.
نوروبیک ذهن
تمرینات نوروبیک neurobic، تمریناتی هستند که توسط آنها سلولهای مغز در مسیری غیر قابل انتظار تحریک شده و با تغییری جدید و حتی ناگهانی روبهرو میشوند.
این گونه تمرینها به نوعی از شرطیشدن و عادت ذهن جلوگیری میکنند و باعث مواجهه ذهن با چیزهایی خلاف آنچه تا به حال میدیده و انجام میداده میشوند. در نتیجه ذهن ورزیده شده و بر قدرت آن افزوده میشود.
غافلگیر کردن مغز
اگر هنگام میل کردن صبحانه به موسیقیهای با یک سبک خاص گوش میدهید در سکوت پشت میز صبحانه بنشینید یا به موسیقی در سبکی کاملا متفاوت با آنچه گوشهایتان عادت کرده است گوش دهید. حتی همین که با صدای خواننده دیگری صبحانه میل کنید مغز خود را غافلگیر کردهاید.
روی یک صندلی دیگر بنشینید و صبحانه میل کنید یا حتی اگر مغز از شما انتظار دارد که در آشپزخانه باشید سینی صبحانه را به قسمت دیگری از خانه ببرید.
اگر هنگام شروع روز خبرهای مهم را مطالعه میکنید و این کار را با خواندن از روی روزنامه یا سایتها با صدای آرام یا حتی در سکوت انجام میدهید برای مطلع شدن از اخبار به رادیو گوش دهید یا با صدای فرد دیگری در نزدیکیتان آن را بشنوید. توجه کنید که لازم است موج رادیو را پس از مدتی تغییر داده تا مغز به صدای مجری عادت نکند.
با مواد ناآشنا و انواع مختلفی از ادویهجات و چاشنیها آشپزی کرده و طعمهای جدید را امتحان کنید. اجازه ندهید که مغزتان به یک دسته طعم و مزه محدود عادت کند و هر بار که شروع به میل کردن غذا میکنید طعم غذا را پیشبینی کند. پس از آنکه غذایی با طعمی متفاوت و تازه میل کردید با دستی که بر آن مسلط نیستید مسواک بزنید!
تغییر ترتیب انجام کارها
سعی کنید برنامههای روزانه خود را جابهجا کنید یا تغییراتی ساده در آنها پدید آورید. اگر ابتدا وسایل و مدارکی که در همان روز نیاز دارید در کیفتان قرار میدهید و سپس آماده میشوید، سیستم نوروبیک از شما میخواهد تا جای ترتیب این دو را با یکدیگر تعویض کنید یا اینکه با چشمهای بسته لباس بپوشید یا حتی حمام کنید.
میتوانید با تغییر محل قرار گیری وسایل، عادت چشمهایتان را از میان بردارید. تنها به تغییر محل قرارگیری اشیا اکتفا نکنید. قاب عکسهای روی دیوار را واژگون کنید.
ذهن بعد از مدتی تسلیم حافظه قدیمی خود میشود و تشخیص اشیا تبدیل به یک امر غیر ارادی میگردد. شما باید تمامی عادات ذهن خود را نسبت به حواس بینایی، بویایی، لامسه، چشایی، شنوایی، عاطفی و حتی حافظه گفتاری و حرکتی به چالش بکشید.
نوشتن و نقاشی کردن با دست مخالف
یکی از تمرینات جالب و هیجانانگیز نوروبیک برای ورزش دادن مغز این است که برای مثال اگر شما فردی راستدست یا چپدست هستید با دست مخالف خود یک نامه بنویسید. در عین حال که چالشبرانگیز به نظر میآید میتواند سرگرمکننده هم باشد. شما میتوانید در اوقات فراغت خود یا گاهی که احساس میکنید هر کاری را انجام دادهاید و نمیدانید با زمان چه کنید از این طریق ذهنتان را ورزش دهید.
شما میتوانید علامتها یا عباراتی که مکرر در محل کار یا هنگام درس خواندن استفاده میکنید با دست مخالف ترسیم کرده یا بنویسید. اشکال پایه هندسی یا عناصر سادهای که در اطراف میبینیم میتوانند موضوع تمرین شما باشند.
فراموش نکنید که این تمرین نباید به یک اتفاق روزمره بدل شود و تازگی و پیچیدگی خود را از دست بدهد. به مرور به میزان دشواری آن شدت ببخشید و ذهن خود را به چالشهای مبهم دعوت کنید.
ورزش ذهن در طول روز
هنگامی که به فروشگاه برای خرید میروید همزمان که اقلام جدیدی انتخاب میکنید قیمت آنها را با هم جمع ببندید یا فروشگاه مورد نظر را تغییر دهید تا در فضای تازهای برای انتخاب اقلام مورد نیازتان قرار بگیرید.
توجه کنید که تمام محصولات را به دقت بررسی کنید. چرا که در فروشگاهها اغلب اجناس پر فروش را در معرض دید قرار میدهند و مغز شما عادت به انتخاب از میان آنها کرده است.
اگر فراموش نکنیم که مغز ما نیاز به ورزش دارد فرصتهای بی شماری هستند که میتوانند به این نیاز پاسخ بگویند. فرصتهایی که در خلال انجام کارهای ضروری روزانه زندگی میکنند و هیچ احتیاجی نیست تا همیشه به جستجوی امکانی برای تحقق این امر مهم باشید.