بعد از کتاب زندگی بی حد و مرز، نیک وی آچیچ دومین نوشته خود یعنی کتاب مهار ناشدنی را منتشر کرد.در این کتاب هم مثل کتاب زندگی بی حد و مرز، می توانید تصاویری از زمان های مختلف زندگی نیک وی آچیچ را ببینید. این تصاویر بسیار الهام بخش هستند و مهار ناشدنی بودن نیک را نمایش می دهند. کتاب مهار نشدنی که نام فرعی آن قدرت باورنکردنی ایمان در عمل است، برعکس کتاب قبلی کمتر درباره زندگی شخصی نویسنده است و در آن بیشتر به موضوعات انگیزشی و موضوعاتی مانند ایمان داشتن به خدا و خود می باشد. ولی بخش هایی از زندگی خود نویسنده را نیز شامل می شود که شاید جذاب ترین آن ها ماجرای عاشق شدن نیک باشد. او ماجرای ازدواج خود را به شکلی جالب و هیجان انگیز در این کتاب بیان می کند.
درباره کتاب مهار ناشدنی
این کتاب بیشتر به خاطر خود نیک وی آچیچ است که معروف شده. نیک در طول سالها سخنرانی های بسیار زیادی در سراسر جهان انجام داده و مخاطبان زیادی دارد. مطالب کتاب بیشتر حاصل تاملات فردی است. در اکثر بخش های کتاب میشود حدس زد که نویسنده هنوز در کار نوشتن خام عمل کرده و موضوعات را خیلی خوب بیان نمی کند. فصل ده کتاب هم که به صورت پیام های تک صفحه ای و یا نهایتا دو صفحه ای آمده است از پویایی لازم برخوردار نیست. زمان مطالعه این قسمت از کتاب، این فکر به سراغ خواننده می آید که این قسمت فقط برای حجیم کردن کتاب آورده شده است. موضوع جالبی که در این کتاب می تواند توجه شما را هم جلب کند اشعار بسیار زیادی است که نویسنده از آن استفاده کرده است. شعر شاعرانی مانند مولانا و یا حافظ.
افرادی که علاقه دارند از زندگی نیک وی آچیچ باخبر شوند می توانند این کتاب را تهیه کنند و از ماجراهایی که به سر نیک آمده نهایت انگیزه را دریافت کنند. پدرها و مادرها هم می توانند به خوبی از این کتاب بهره ببرند، زیرا نیک دائما از قدرتی که پدر و مادرش به او داده اند صحبت می کند.
کتاب مهار ناشدنی در ۱۰ فصل با عنوان های زیر نوشته شده است:
- ایمان در عمل
- صعودی از دره به قله
- خدا دل ما را از عشق سرشته است
- شور زندگی
- بدنی ضعیف، روحی قوی
- قانون توفیق الهی
- قدرت ایمان
- عشق، ینیاد است
- اثر بال پروانه
- تاملات
قسمت هایی از کتاب
اگر تلاشی نباشد، رشدی هم در کار نخواهد بود. شخصیت تو به واسطه روبه رو شدن با سختی های زندگی ساخته می شود. شجاعت تو زمانی بیشتر می شود که تو با ترس های خود روبه رو می شوی. توان تو و نیز ایمان تو با تجربه های زندگی تو آزموده می شوند.
از میکل آنژ پرسیدند که مجسمه داود را چگونه تراشیدی؟ میکل آنژ جواب داد: ابتدا مجسمه را در آن صخره دیدم، آنگاه زواید را از روی آن برداشتم تا مجسمه مشخص شود! آن مجسمه زودتر از آن که من آن را کشف کنم در همان صخره بود. من فقط آن را نشان دادم.
ایمان، یک اصل کلامی صرف نیست، بلکه قدرت ذهن و عاطفی ما نیز به حساب می آید.
بالاخره، کین مرا دید. لبخند زدم. مستر خونسرد! ارواح عمه ام! در آن شرایط چگونه می توانستم خونسرد باشم؟ بعد از احوال پرسی مختصر، نه گذاشتم و نه برداشتم، و یکسره رفتم سراغ اصل مطلب: خوب، پس شما نامزد کرده اید؟ کین مکثی کرد. سپس گفت: بله…
من به خدا ایمان دارم. من چیزهایی را قبول دارم که شاید نتوان آن ها را با چشم سر دید، یا با گوش ها شنید، و یا با دست ها لمس کرد. من با چشمان دلم می بینم، با گوش های دلم می شنوم، با دستان دلم لمس می کنم. هنگامی که ایمانم را در عمل می گذارم، از کمک خداوند بهره مند می شوم. خدا با کسانی ست که ایمان دارند و ایمان خویش را در عمل خویش می گذارند.
حقیقت آن است که راه موفقیت همواره در حال ساخته شدن است. یعنی تو تا جایی که راه ساخته ای، جلو می روی. برای پیشرفت بیشتر، باید راه بیشتری بسازی.
درباره نویسنده
نیک اهل استرالیا است و در هنگام تولد به علت ابتلا به سندروم تتراآملیا بدون دست و پا به دنیا آمد. هر چند در کودکی به افسردگی مبتلا شده بود، اما کمکم و با کمک مادرش یاد گرفت که از زائدهٔ کوچکی که به جای پا در بدن او وجود داشت، بهره ببرد و قابلیتهای خود را افزایش دهد، او در دبیرستان رهبری گروهی را بر عهده گرفت که برای یک خیریه اعانه جمع میکردند و از آن به بعد به فعالیت های عامالمنفعه رو آورد. نیک وویچیچ در سن ۲۱ سالگی از دانشگاه گریفیت با دو مدرک لیسانس در رشتههای حسابداری و برنامهریزی مالی فارغالتحصیل شد. او سخنران انگیزشی و مدیر سازمان “زندگی بی حد و مرز” نیز هست. از دیگر فعالیت های او شنا، موجسواری، و گلف است.
او همچنین در حال حاضر یکی از تأثیر گذارترین سخنرانان موفقیت در دنیا محسوب میشود و مؤسسه زندگی بدون دست و پا را که در زمینه موفقیت فعالیت دارد مدیریت می کند.