سخنرانی کریستین رونالدو
دوس سانتوس آویرو، در 5 فوریه سال 1985، در فونچال ایالت مادیرا، کشور پرتغال به دنیا آمد. کریستین رونالدو کوچکترین فرزند ماریو آویرو و خوزه آویرو است. مادر کریستین آشپز و پدرش باغبان شهرداری بود. پدرش اسم رونالدو را از اسم رییس جمهور آمریکا گرفته است. او یک برادر بزرگتر و دو خواهر بزرگتر از خودش دارد. کریستین رونالدو در کودکی زندگی فقیرانهای داشت و در یک اتاق با خواهر و برادرانش زندگی میکرد.
کریستین رونالدو در کودکی به طرف معلم خود صندلی پرت کرد و از مدرسه اخراج شد و در مورد این موضوع گفته است که معلمش به او احترام نمیگذاشته است. در 14 سالگی بود که کریستین رونالدو تصمیم گرفت به صورت حرفهای وارد فوتبال شود و دانست که استعدادهایی در این زمینه دارد.
کریستین رونالدو تنها 8 سال داشت که به تیم آماتور آندورینا پیوست. در آن زمان پدرش مسئول تدارکات آن تیم بود. در سال 1995 بود که به تیم ناسیونال پیوست و با این تیم به قهرمانی قهرمان رسید.
سپس 3 روز در باشگاه اسپورتینگ حضور داشت و تیم شهر لیسبون با او قرارداد بست. در سن 15 سالگیش بیماری تپش قلب داشت و امکان داشت او برای همیشه از فوتبال خداحافظی کند اما به بیمارستان رفت و عمل لیزر روی او انجام شد و پس از چند روز به تمرینهای خود بازگشت.
چرا من با همه فرق دارم؟
قبول دارم که بعضی وقتها خودم را بد نشان دادهام. چون خیلی جدی هستم و همه چیز را جدی میگیرم. اما اگر من را بشناسید و یکی از دوستانم باشید، حتی اگر یک روز را با من زندگی کنید متوجه میشوید که من از باختن متنفرم.
میخواهم یک روز به خیلی از آدمهایی که به من میگویند خودخواه هستم، بپرسم چرا فکر میکنید من آدم خواهی هستم چون به نظرم آنها باید با من صحبت کنند تا بدانند کریستیانوی واقعی چه شخصیتی دارد.
اگر شما در حال بهتر کردن زندگی دیگران نیستید دارید وقتتان را تلف میکنید. عظمت یک چیز شگفت انگیز و عجیب غریب و دست نیافتنی نیست که فقط بعضیها آن را داشته باشند. در واقع چیزیست که در همه ما وجود دارد و خیلی ساده است.
درد موقتیه، ممکن است برای یک دقیقه، یک ساعت یا یک روز و حتی یک سال طول بکشد، اما در آخر فروکش میکند و چیزهای دیگری جایش را میگیرد. اما اگر زود تسلیم شویم حسرتش برای همیشه خواهد ماند.
شمایی که دارید سختیهای زیادی را تحمل میکنید دست از تلاش برندارید. زیرا زمان شما محدود است پس وقتتان را تلف نکنید و در دام تعصب و تفکرات بیخود نیفتید و این یعنی زندگی کردن براساس نتایج تفکرات دیگران.
تسلیم نشوید
نگذارید نظرهای منفی دیگران ندای درون شما را از بین ببرد باید بدونید که واقعا عاشق چه چیزی هستید و این موضوع برای شغل و هر چیز دیگری صادق است.
شغل شما بخش مهمی از زندگیتان را تشکیل میدهد و تنها راهی که میشود از آن رضایت به دست آورد انجام کارهای بزرگ است و تنها راه انجام کارهای بزرگ این است که عاشق کاری باشید که انجام میدهید اگر هنوز آن را پیدا نکردهاید به گشتن خود ادامه دهید و جا نزنید.
مهارت تنها با یک چیز به دست میآید آن هم ساعتها زحمت کشیدن و انجام دادن است. شما باید زحمت بکشید زحمت کشیدن کار هر روز من است برای همین است که چندین سال در اوجم و این اتفاقی نیست به همین خاطر است که از جون و دل مایه میگذارم و زحمت میکشم.
آسودگی چیزی است که هرگز نباید آن را انتخاب کنید وقتی برای یک چیز تلاش میکنید هر چیزی را که داری باید برایش بگذاری و در آخر میبینید که جواب میدهد. سختیها در حال آمدن هستن اما نیامدهاند که بمانند، آمدند که بروند.