توضیحات
اهمیت و ضرورت مربی گری
روزانه در هر شركتي، افراد استخدام مـي شـوند، ترفيـع مـی گيرنـد و از يـك موقعيـت بـه موقعيت ديگر مي روند. روزانه، در هر شركتي، افراد به عنوان قـسمتي از رشـد شغلی، نياز به پيشرفت دارند. روزانه، در هر شركتی افراد به عنوان يكی از مؤثرترين راه ها برای آموزش مهارت ها و روشهايي به افراد در سازمان ها، آموزش مي بينند؛ اما آموزش فقط يك راه برای رسيدن به پيشرفت می باشد. فراگيری، پيشرفت و حفظ افراد توانمند توسط بـسياری از سـازمان هـای خـوب جـز امتيازهـای رقابتی محسوب می گردد.
مسئوليت مربی اين است كه محيطی ايجاد نماید تا در آن فرد ياد بگيرد، رشد نماید، عمل نماید و طوری متفاوت برخورد نماید تا به طور گسترده ای امكان موفقيت شخص را در رسيدن به اهداف كوتاه مدت و بلند مدت، بیشتر کند.
مربی گری می تواند برای افراد ناخشنودی که مرتباً درجا می زنند و افراد پویا و موفق به کار رود. این تکنیک به افراد کمک می نماید تا واقعیت های جاری را به درستی پذیرفته و درک نمایند و در جا و موقعیت نامناسب به دنبال رضایت شغلی و شخصی نباشند، انگیزش و انرژی لازم برای رهایی از ناامیدی و افسردگی را یافته و افراد موفق قله های باقی مانده را فتح نمایند.
مربی گری با در خاک نشاندن خیال بافی و درهم شکستن بال های بدبینی، کلید بازگشایی درهای رو به آینده بهتر را در اختیار افراد می نهد. مربی گری، به عنوان رشته قدرتمندی پديدار گشته است، كه سازمان هـا آن را به روش های مختلفی به كار می گيرند تا افراد خود را بسازند و حفظ نمایند. مربی گری، يـك تازه وارد منسوب به سازمان ها مي باشد. مربی گری به عنوان ابزاری برای كمك بـه افراد در كسب دستاوردهای بهتر در مواردی به غير از ورزش به طور هم زمان در علـوم مختلـف، مطـرح گردید. مربی گری، يك فرايند آگاهانه است كه از مذاكرات حساب شده در جهت ايجاد محيطی برای رشد افراد، اعمال هدفمند و پيشرفت مداوم و پايدار استفاده می نماید. اين تعريف به قدر كافی گسترده است كه چندين نوع استفاده را ممكن می سازد وآن قدر هم محدود است كه اجزای كليدی يك رابطه موفق آموزشی را شناسايی می نماید.
بسياری از افراد تصور می نمایند كه مهارت های خوب گوش دادن، تمام كاری است كه بايد انجام دهند. مطمئناً خوب شنيدن مهارت كليدی برای يك مربی خوب است؛ اما تنها يكی از مهارت هاست. مربی گری خوب، يك مجموعه تصادفی از فعاليت ها نيست، بلكه شامل استفاده از مكانيزم های مشابه برای هر نوع از مذاكرات (اجرا، هدف گذاري، توسعه مسير شغلی، رهبری، چشم انداز، راهبردی) مي گردد؛ زيرا تعدادي از مكانيزم ها به هم پيوسته اند و به طور منسجم خوب كار می نمایند. تمام مربی گری، نوعی از ارتباط (مذاكره) است. برای مثال می تواند از طريق پست الكترونيك، پست صوتی و يا چهره به چهره به طور هم زمان يا در يك مدت زمان خاص رخ دهد. مربی گری یکی از روشهای مؤثر جهت ارتقای یادگیری در سازمانها با تأکید بر نقاط مثبت کارکنان می باشد.
در سالهای اخیر، سازمانی موفق خواهد بود که مدیریت منابع انسانی اثربخشی داشته باشد و بتواند از نیروهای خود به صورت کارا و اثربخشی استفاده نماید. از جمله مواردی که میتواند بر اثربخشی منابع انسانی و در نتیجه آن، بر اثربخشی سازمان تأثیر گذار باشد، مربی گری و آموزش از طریق مربی گری می باشد، زیرا که روشی مؤثر جهت ارتقاء یادگیری است، که میتواند بر سود و زیان سازمان تأثیر مثبت داشته و مزایای محسوسی را برای افراد و سازمان ها به همراه داشته باشد.
ضرورت مربی گری در سازمانها
روشهای کلاسیک آموزش دیگر کارآمد نیستند و بسیاری از مدرسان در جستجوی راه هایی که سبب توسعه همه جانبه اهداف آموزشی علاوه بر کسب دانش، هستند، زیرا که آموزش فرایند پیچیدهای می باشد، که هرگونه ساده نگری در مورد آن میتواند منجر به هدر رفتن نیروها و امکانات گردد و تلاشها را با شکست مواجه سازد، بنابراین توسعه آموزش و ایجاد تحول در آن نیازمند شناخت فرایند آموزش و آگاهی از شیوههای نوین اجرایی مانند مربی گری است.
نکات کلیدی در مربی گری اثربخش
اگر مدیری میخواهد خیلی خوب و مؤثر نقش یک مربی را به عهده بگیرد، باید به پنج نکته مهم توجه نماید:
۱- به مسائل و مشکلات کارکنان توجه نشان دهند و سعی کنند که آن ها را درک نمایند، اگر چه این مشکلات به نظر کوچک و پیش پا افتاده باشند؛
۲- از سعی و تلاش کارکنان قدردانی نمایند، اگر چه ممکن است بعد از یک کار طولانی، سازمان به اهداف خود نرسد، اما مدیر باید سپاسگذار تلاش کارکنان خود باشد؛
۳- نظرات کارکنان را جویا شوند و آن ها را درگیر کار نمایند. این روش سبب رشد خلاقیت در کارکنان می گردد؛
۴- به کارکنان کمک نمایند که برای ایجاد تغییر در خود، طرح و برنامه ای داشته باشند، تا کمتر تحت تأثیر استرس در محل کار و زندگی قرار گیرند و بهرهوری خود را بهبود بخشند؛
۵- از کارکنان بپرسند که کدام یک از اهداف و فعالیتهای سازمان از نظر آنان مهم است و به کدام یک میتوانند متعهد باشند، زیرا کارکنان بر اموری بیشتر متمرکز می گردند که کنترل بیشتری بر آن ها دارند.
امروزه بیش از هر زمانی نیاز است که مدیران در همه سطوح و به طور واقعی درگیر مربی گری کارکنان خود گردند، به ویژه در شرایط بحرانی که بر همه جوامع و سازمان ها تأثیر گذاشته است. اکنون مدیران باید بدانند چه عواملی بر بهرهوری تأثیر دارند و چگونه اثرات آن ها را میتوان مربی گری نمود؛ مدیران به عنوان مربی باید بتوانند اهداف فرد را در راستای استراتژی سازمانی قرار دهند، با تأکید بر نقاط قوت در آن ها احساس مسئولیت برای رشد، پیشرفت و به فعالیت رساندن استعدادها و پتانسیل ها و یادگیری بیشتر بیدار نمایند و در نتیجه بهرهوری آنان را افزایش دهند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.