درباره کتاب دستیابی به اهداف
در کتاب دستیابی به اهداف آمده اگر بنا به هر دلیلی تمایل دارید زندگی خود را به نحوی تغییر دهید یا در این فکر هستید که مسیر جدیدی را برای زندگی خود انتخاب کنید یا بعد از ملاقات با یک دوست قدیمی و مشاهده موفقیتهای مالی و شغلی او تصمیم گرفتید تا وضع مالی و شغلی خودتان را سر و سامان دهید، باید هدف دقیق خود را انتخاب کرده و از اصول بیان شده در این کتاب استفاده کنید.
بیشتر مردم در طول زندگی خود بارها و بارها، تلاش میکنند تا تغییراتی در زندگی خود به وجود آورند حالا که شما هم تصمیم به رسیدن به موفقیت گرفتهاید پس به مطالعه این کتاب ادامه دهید؛ این بدین معنی است که انگیزه مورد نیاز برای ایجاد تغییر در زندگی خود را دارید. بدون تردید همه ما در طول زندگیمان فعالیتهایی را برای تعیین هدف در زندگی خود انجام دادهایم.
اگر تمام عوامل لازم برای انتخاب یک هدف درست را سر جای خود قرار بدهید، میتوانید با موفقیت به اهداف خود دست پیدا کنید. اولین عامل این است که خودتان را به طور کامل قبول داشته و خود و شرایطتان را همانگونه که هست قبول کنید.
گاهی، بعضی از مردم به این عامل مهم توجهی ندارند و از نگاه واقع گرایانه نسبت به خودشان ترس دارند و از داشتهها و زندگی کنونیشان واهمه دارند و از یادآوری بعضی از چیزها و موقعیتها ناراحت میشوند. آنها احساس میکنند در موقعیت کنونی خود اعتماد به نفسی ندارند و نگران این هستند که احساسشان نسبت به خودشان بدتر شود.
قسمتی از کتاب دستیابی به اهداف
فرآیند تعیین اهداف و چگونگی دستیابی به آنها ما به دلیل طبیعتمان موجودات هدف داری هستیم. مغز ما به صورت مداوم در حال تلاش برای هماهنگ کردن جهان بیرون با آن چیزی است که در درونمان میبینیم و دنبالش هستیم میباشد.
هنگامی که برای خودتان هدف تعیین میکنید به مغزتان چیزی میدهید که بتواند روی آن تمرکز کند و مثل این است که به ذهنتان چشمهایی تازه میدهید تا تمام مردم و موقعیتها و صحبتها و منابع و ایدهها و خلاقیتی را ببینید که در جهت هدفتان میباشد. پس دنیای برونی شما با چیزی که درونتان هست هماهنگ میشود. اهداف به شما جهت و بینش میدهند و با داشتن اهداف مشخص و مکتوب پیش چشمتان، کائنات به شما چیزی میدهد که به دنبالش هستند.
ولی تفاوتش این است که چگونه میبینیم و حس میکنیم و ایدهها و مردم و تجربیات را به سمت خودمان میکشیم به خاطر تعیین هدفمان و این شگفت انگیز است. هدف داشتن به ما بینش میدهد. داستانی را قبلا برایتان تعریف کردهام و حالا دوباره آن را تکرار میکنم:
افسانهها میگویند در سال 1400 یک تکه سنگ مرمر بود که آن را کنار گذاشته بودند و آنقدر ضخیم نبود که به درد مجسمه سازی بخورد. حدود چهل سال همان جا بدون استفاده مانده بود و هیچکس به آن توجهی نداشت.
تا اینکه مرد جوان 20 سالهای به نام میکل آنژ آن را یافت. میکل آنژ توی این سنگ عظیم بیقواره یک مجسمه بسیار زیبا و شگفت انگیز یونانی به نام دیوید را دید. میکل آنژ جمله معروفی دارد که میگوید که من دیوید را آنجا میدیدم و تنها باید با چکشکاری سنگ مرمر ازآنجا رهایش میکردم و آزاد میشد. اهداف از قبل آماده چنین بینشی به شما میدهند، به علاوه اهداف به شما جهت میدهند.
درباره نویسنده
دارن هاردی سخنران انگیزشی 47 ساله اهل آمریکا است. او از سن بسیار کم به دنیای تجارت ورود پیدا کرد و توانست در این حیطه بسیار موفق عمل کند. دارن هاردی فقط یک ترم در کالج درس خواند و بعد در سن ۱۸ سالگی کسب و کار شخصی خود را شروع کرد.
هاردی نویسنده نسخههای پر فروش نیویورک تایمز است، او اولین تجربه کاری خود را در سن 18 سالگی با مجله موفقیت بهعنوان ناشر آغاز کرد. او تا امروز تالیفات بسیار زیادی را در زمینه موفقیت داشته است که میتوان به اثر مرکب، پایانی بزرگ، بهرهوری دیوانهوار، باورهایی برای یک زندگی موفق، تصمیمات سرنوشتساز و… را نام برد.
با توجه به شخصیت جذاب و مهارتهای عمومی صحبتهای فوق العاده، به عنوان یک سخنران انگیزشی و مربی اوج عملکرد محبوب شد.
موفقترین انسانهای جامعه افرادی هستند که همواره اهداف مشخصی دارند و برای دستیابی به آنها تلاش میکنند. خواستن و تلاش کردن امر بسیار مهمی در رسیدن به هدف هستند، بنابراین اجازه دهید دلایل واهی شما را از رسیدن به هدفتان منصرف و پشیمان کنند.
اراده و توانایی خود را به کار بگیرید و خودتان را با برنامه ریزی دقیق موظف به انجام کار کنید. با اصول دستیابی به اهداف و موفقیت آشنا شوید. بدون شک یکی از این اصول مطالعه کتاب افرادی است که تجربه و مهارت کافی برای رسیدن به قلههای موفقیت را دارند. پیشنهاد آکادمی بازار به شما در این راستا استفاده از محصولات کتاب صوتی است.