مانند ویلما رودالف قهرمان زندگی خود باشید

آیا تابه حال، این سوال آزار دهنده را در ذهنتان داشته‌اید؟ سوالی که معمولا به این شکل است:

“من دوست دارم [هدف یا رویای x] را انجام دهم، اما به نظر می‌رسد که فقط خودم را مضحکه کرده‌ام. خب دیگران می‌توانند به آن دست یابند، اما فکر می‌کنم که من شرایط و چیزهای لازم برای رسیدن به آن را ندارم. “

در حال حاضر، شاید فکر می‌کنید این حس از آنجا نشات می‌گیرد که افراد مورد نظرتان یا کسانی که در اطرافتان هستند، چیزهایی را که شما تازه می‌خواهید بیاموزید آموخته‌اند، و راهی که شما هنوز در ابتدای آن قرار دارید را طی کرده‌اند؛ بنابراین، وضعیتشان بسیار بهتر از وضع کنونی شماست و مرتبا به این فکر می‌کنید که چطور می‌توانید به آنها برسید؟ یا شاید تلاشی هم در این زمینه داشته‌اید و شکست خورده‌اید، و این باعث دلسردی شما شده است.

این همان زمانی است که شما احساس غرق شدن و در خود فرورفتن پیدا می‌کنید، حس اینکه شاید باید بلند پروازی‌های خود را کنار بگذارید و به سمت چیزهایی بروید که آنقدر چالش بر انگیز نیستند، کارهایی که به راحتی می‌توانید انجامشان بدهید. و در اینجاست که با رویاهای خود خداحافظی می‌کنید.

ببینید، در زندگی همه‌ی ما، موقعیت‌های این‌چنینی پیش می‌آید، خودتان را نبازید و سرزنش نکنید؛ اما اگر بخواهید این رویکرد و طرز فکر را در ذهنتان رشد بدهید، هرگز به رویاهای خود نخواهید رسید. شما حتی می‌توانید کارهای غیر ممکن را انجام بدهید، اما انجامشان فقط یک خصوصیت را می‌طلبد.

چگونه یک خصوصیت، به یک شخص فلج کمک کرد تا به غیرممکن دست پیدا کند

ویلما رودالف (Wilma Rudolf) در یک خانواده‌ی فقیر پرجمعیت، در اثر زایمان زودرس به دنیا آمد و بیستمین فرزند از 22 فرزند خانواده بود. ویلما به دلیل مشکلات زمان تولدش، بسیار نحیف و ضعیف بود و در سن چهار سالگی، پای چپ او بر اثر ابتلا به بیماری فلج اطفال از کار افتاد. پس از آن، ویلما درست مثل فارست گامپ مجبور بود بریس فلزی به پا کند تا بتواند راه برود.  اما وقتی که او به سن 9 سالگی رسید، به پزشکانی که معتقد بودند او هرگز نمی‌تواند راه برود، ثابت کرد که اشتباه کرده‌اند و توانست بدون بریس فلزی و هیچ‌گونه کمک دیگری اولین قدمش را بردارد؛ و چهارسال بعد، پس از تمرینات سخت و فیزیوتراپی‌های متعدد، او توانست به طور عادی راه برود.

“پزشکان به من گفتند که هرگز نمی‌توانم راه بروم. مادرم معتقد بود که می‌توانم. من حرف مادرم را باور کردم.” ویلما رودالف

 در اینجا دوباره موضوع غیرممکنی مطرح شد: ویلما چیزی بیشتر از اثبات اشتباه پزشکان می‌خواست. مادرش همیشه به او می‌گفت که هرکاری که در زندگی‌اش بخواهد، می‌تواند انجام دهد. پس بدون در نظر گرفتن شرایط مالی خانواده‌اش، بدون در نظر گرفتن کودکی دشوار و مشکلات پا و شرایط جسمی سختی که با آن بزرگ شده بود، او تصمیم گرفت که می‌خواهد بزرگ‌ترین دونده‌ی جهان باشد. همان‌طور که می‌توانید تصورش را بکنید، افراد معدودی در خانواده و اطرافیان، از این ایده استقبال کردند و مشوق او بودند، اما چیزی جلودار او نبود.

• وقتی که او در سن 13 سالگی وارد مسابقه شد و مقام آخر را به دست آورد، ناامید نشد و از تلاش دست نکشید.
• وقتی که او تقریبا در تمام مسابقاتی که در دوران دبیرستان برگزار می‌شد، مقام آخر را کسب کرد،  ناامید نشد و از تلاش دست نکشید.
• زمانی که بالاخره مقام یکی مانده به آخر را کسب کرد، باز هم نا امید نشد و در واقع باعث شد که بیشتر تلاش کند.

بعد از آن، زمانی فرا رسید که اوضاع بر وفق مراد ویلما پیش می‌رفت. نهایتا او یک مسابقه و پس از آن مسابقات بسیارِ دیگری را برنده شد. در کالج، یک مربی شروع به کمک، تمرین دادن و آماده کردنش برای ورود به بازی‌های المپیک سال 1960 رم کرد.  او در مسابقه‌ی دوی سرعت 100 و 200 متر، و دوی امدادی 400 متر شرکت کرد و با وجود تمام سختی‌های زندگی اش _مشکلات مالی‌اش، شرایط سخت تولد زودرس و زنده ماندن غیر محتملش، بیماری سختی که با آن دست و پنجه نرم کرده بود، پای فلج و بریس آهنی اش_اولین زن آمریکایی بود که توانست در یک دوره‌ی المپیک، ۳ مدال طلا کسب کند.

آیا متوجه خصوصیتی که باید برای رسیدن به رویاهایتان داشته باشید، شدید؟

“اگر من بخواهم خصوصیتی را انتخاب کنم که به نظر می‌رسد بیشترین تاثیر را در موفقیت _در هر زمینه‌ای_ دارد، پایداری و ثبات قدم را انتخاب می‌کنم. اراده‌ی آهنینی که تا به انتها یار توست؛ حتی زمانی که هفتاد بار زمین می‌خوری، برمی‌خیزی و می‌گویی، این بار هفتاد و یکم است» ریچارد ام.دوس (Richard M. Devos)

پایداری و مقاومت، کلید تمام درهای بسته است. همه‌ی ما از شک و تردید به خود رنج می‌بریم، مخصوصا زمانی که به سرزمین ناشناخته‌ی رویاها و اهدافمان قدم می‌گذاریم.

• ما نگران این هستیم که ما به اندازه کافی خوب نباشیم.
• ما نگران این هستیم که شکست بخوریم.
• ما نگران هستیم که دیگران به ما بی‌توجهی کنند.

خوب چیزی که هست اینکه، همه ی  اینها ممکن است درست باشند. اما خب که چه؟

• شما ممکن است درحال حاضر به اندازه‌ی کافی خوب نباشید.
• شما مطمئناً  اشتباه خواهید کرد و شکست خواهید خورد.
• ممکن است دیگران در طول مسیر به شما توجهی نکنند .

اما با وجود تمام این‌ها، اگر شما مقاومت کنید و همچنان به تلاش ادامه دهید، در نهایت احتمال موفقیت بیشتری خواهید داشت. با استقامت است که شما از شکست‌ها و ناکامی‌ها عبور می‌کنید تا تمام ملزومات رسیدن به موفقیت را کسب کرده و نهایتاً آن را به دست آورید. همه‌ی ما می‌توانیم این کار را انجام دهیم، و راز و رمزی در پس آن نهفته نیست. کلید آن، به بیان ساده این است که اول کشف کنید که چه می‌خواهید، سپس به تلاشتان ادامه دهید، در صورت لزوم رویکرد خود را بهبود ببخشید، و نهایتا به جایی که می‌خواهید برسید.

ویلما رودالف را به عنوان یک سرمشق برای خودتان در نظر بگیرید، موانعی جدی در زندگی‌اش وجود داشت که می‌توانستند جلودار او باشند، اما تمام آن شرایط نتوانستند او را از رسیدن به هدفش منصرف کنند. او به تلاش کردن و سختکوشی ادامه داد، تا جایی که بلاخره توانست به رویا و هدفش دست پیدا کند. وقتی که من داستانی شبیه به داستان زندگی ویلما رودالف می‌شنوم، ناخودآگاه تمام بهانه‌ها و دلایلی که برای پی نگرفتن و نرسیدن به رویاهایم در ذهن دارم، به نظر پوچ و مضحک و احمقانه می‌آیند.

• شما چه بهانه‌هایی برای دنبال نکردن رویاهایتان دارید؟
• چه راه حل‌هایی می‌توان برای غلبه بر آن موانع پیدا کرد؟

حالا وارد مسیر شوید و توجه داشته باشید که برای رسیدن به موفقیت، به زمان احتیاج است. شاید فردا یا ماه آینده موفق نشوید، اما در نهایت به جایی که در نظرتان است، خواهید رسید.

“پیروزی مطمئنا عالی است، اما اگر واقعا می‌خواهید کاری را در زندگی انجام دهید، رازش این است که شکست خوردن را بیاموزید … اگر بتوانید پس از مغلوب شدن و خرد شدن، به امید موفقیت از جا برخیزید ، بلاخره یک روز قهرمان خواهید شد”- ویلما رودالف

نداشتن پشتکار در هر کاری مانند این است که یک خودرو مدل بالا را که از هر لحاظ عالی هست در اختیار دارید؛ اما هیچ بنزینی در باک ماشین وجود ندارد که بتوانید آن را به حرکت درآورید. بله، پشتکار و ثابت قدم بودن از عوامل اصلی رسیدن به موفقیت است. هیچ فرد موفقی وجود ندارد که در طول دوران فعالیتش حداقل یکبار شکست نخورده باشد و از اول شروع کند. ممکن است شما تشنه رسیدن به موفقیت باشید اما به دلایلی نتوانید در مسیر خود ثابت قدم بمانید؛ ولی جای هیچ نگرانی نیست! چون ما می توانیم برای حل این مشکل کمکتان کنیم! با آکادمی بازار می توانید تمام مهارت هایی را که برای صعود به قله موفقیت نیاز است، بیاموزید. اگر می خواهید از همین حالا شروع کنید روی لینک زیر کلیک کرده و در سمینار بزرگ موفقیت شرکت کنید! 

سمینار بزرگ موفقیت – استاد احمد محمدی