سخنرانی وارن بافت – علت موفقیتش در کارها

وارن بافت، یکی از سرمایه‌گذاران اهل آمریکا، و فعال حقوق بشر، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت برکشایر هاتاوی می باشد . از وارن بافت همیشه به‌عنوان یکی از موفق‌ترین سرمایه‌گذاران جهان یادمی‌شود.  آخرین آمار نشان می دهد که، ثروت وارن بافت در سال 2018حدود ۸۷.۵ میلیارد دلاراست که سبب می شود وارن بافت در رتبه‌ی سوم ثروتمندترین افراد جهان قرار گیرد.

وارن بافت از دوان کودکی و نوجوانی علاقه‌ی زیادی به سرمایه‌گذاری و فعالیت در بازارهای اقتصادی داشت. وارن بافت تحصیلات دانشگاهی خود را نیز در این رشته‌ها ادامه داد و پس از تعدادی سرمایه‌گذاری به‌صورت همکاری، شرکت برکشایر هاتاوی که آن زمان یک کارخانه‌ی نساجی بود، خریداری کرد.وارن بافت بعدا از همین نام استفاده کرده و هولدینگ دوره آموزش بیمه و سرمایه‌گذاری برکشایر هاتاوی را تشکیل داد.

قسمتی از سخنرانی وارن بافت

زمانی که با افکار من مخالفت میشد احساس ناراحتی نمی کردم .البته تا زمانی که خودم حقایق را می دانستم .موارد بسیار زیادی هستند که من ازآن ها بسیار دوری می کنم زیرا که اطلاعی از آن ها ندارم .به بیان دیگر من در محدوده ای که به آن دایره رقابتی خود می نامم همیشه باقی می مانم .تام واتسون می گوید :من نابغه نیستم اما باهوش هستم .و برای خودم حد و مرزی مشخص کرده ام که همیشه به آن پایبند هستم.

من نیز به حدو مرز های خودم پایبند هستم .و با این موضوع که کسی با من مخالفت کند مشکلی ندارم وتنها این موضوع سبب می شود که به حقایقی که می دانم رجوع کنم .و معتقد هستم که این موضوع از داشتن آی کی یو یا مدرکی بالاتر بسیار مهم تر است.شما باید از نظر احساسی همواره خودتان را کنترل کنید.من همواره در حال مطالعه هستم و در حدود 5 الی 6 ساعت در روز مطالعه می کنم.و به آن سرعتی که در جوانی مطالعه می کردم دیگر نمیتوانم بخوانم اما تعدادی مجله و روزنامه و گزارش سالیانه شرکت ها را می خوانم .

از مطالعه کردن و حتی خواندم زندگینامه اشخاص لذت میبرم.درسی بسیار مشهور در مورد مرز امنیت وجود دارد که می گوید:شما نباید کامیونی را که 9900پوند وزن دارد را از روی پلی که محدودیت وزن 10 هزار پوند دارد را عبور دهید .چرا که هیچوقت نمی توانید مطمئن باشید که اتفاقی رخ نخواهد داد . در چنین شرایطی باید پلی را در محلی دیگر پیدا کنید محدودیت 20 هزار پوند ی داشته باشد .طبیعت نظام سرمایه داری این است که همه افراد می توانند با شما رقابت و از شما پیشی بگیرند .این موضوع کاملا قابل درک است .برای مثال اگر من فروشنده تلویزیونی باشم افراد دیگری هم خواهند بود که تلویزیون های بهتری خواهند فروخت .

اگر اینجا در اوماها رستورانی داشته باشم دیگر افراد هم سعی خواهند کرد که از لیست غذاهای من کپی برداری کنند آشپز من را ببرند و …

همواره در نظام سرمایه گذاری این احتمال وجود دارد که شخصی پیدا شود و در زمینه کاری با شما رقابت کند. بنابراین شما به سیستمی احتیاج خواهید داشت که قابلیت رقابت دائم را داشته باشد .و یکی از بهترین روش ها داشتن یک تولید کننده با هزینه بسیار کم است .اما تجارت های دیگر هم افراد با استعداد تری را استخدام می کنند .

برای مثال شما تا زمانی قهرمان بوکس هستید که توانایی رقابت با دیگر افراد را دارید و آن ها را شکست می دهید.و اگر چنین قابلیتی را داشته باشید ، بری شما بسیار سود آور خواهد بود.شاید می توانید فیلم ساز بسیار محبوبی شوید .شگفت زده میشوید اگر بدانید که در زمان جوانی من پایه واساسی برای پیشرفت و حتی جلسات داخل شرکت وجود نداشت.من اصلا این جلسات را دوست ندارم .من بسیار مطالعه میکنم ای کاش شخصی بودم که با سرعت بیشتری مطالعه میکرد تابتوانم کتاب های بیشتری بخوانم .با این حال باز هم مطالعه فراوان دارم .مدت زمان متوسطی را صرف صحبت کردن با تلفن می کنم .

و تجارت های ما خود به کارشان ادامه می دهند .تنها وظیفه من جمع آوری و بررسی مسائل و جوانب اقتصادی است .من دوست ندارم که برنامه کاری ام ساعت به ساعت چیده شده و فشرده باشد .من و بیل گیتس افرادی بسیار خوش شانس هستیم .زیرا که میتوانیم کاری که به آن علاقه داشتیم و به گونه ای که می خواستیم با افرادی که خودمان انتخاب کرده بودیم انجام دهیم .ما هرچیزی را که خواستیم به روش خودمان انجام دادیم .ما بسیار خوش شانس هستیم .سرعت انجام کارها در دنیای کاری بیل گیتس نسبت به دنیای کاری من بسیار متفاوت است .با این حال هر دو از روش کار خود لذت می بریم .

استاد احمد محمدی

مدرس و مشاور عالی کسب وکار

زمان رسیدن به موفقیت

حدس من این است که هر دوی ما در سرعت مخصوصی که مربوط به انجام کار مان است خلاقیت بیشتری داریم .چرا که با شخصیت ما و نحوه رفتار ما تطابق بهتری دارد .چیزی که شرکت های بزرگ را نابود می کند من به بررسی تاریخ و وقایع آن بسیار علاقه مند هستم .و همیشه سعی میکنم داستان شکست ها را مطالعه کنم.شریک من می گوید من همیشه می خواهم مطمئن بشوم کاری که باعث شکست آن ها شده است انجام ندهم .می خواهیم ببینیم چه چیزی باعث می شود که شرکت های مختلف افت داشته باشند .و مهمترین عامل شکست آن ها حس موفقیت بیش از حد آنها می باشد .شرکت ها باید این احساس را داشته باشند که شخصی در تعقیب آن ها است و آن ها باید از آن دوری کنند.

به بیان دیگر همیشه باید در حال تکاپو و رشد باشند .زمانی که تجارتی خوب همانند آن چه کوکاکولا در سر دارد را پایه گذاری کرده باشید.همیشه این خطر وجود دارد که شما از شرایط احساس رضایت میکنید و متوقف می شوید .اما به وضوح این حس وعملکرد را در کوکاکولا نمی بینم .و این عامل پیشرفت آن هاست .که دقیقا به همان صورتی رقابت کنید و پیش بروید که زمانی که کمپانی کوچکی بودید این کار را می کردید .این اعتقاد و حس بی پایان نسبت به اینکه فردا روزی بسیار بهتر از امروز خواهد بود باعث پیشرفت سازمان خواهد شد .