آکادمی بازار در این مقاله به معرفی فیلم نظریه همه چیز ( The Theory of Everything ) می پردازد با ما همراه باشید.
ایستادگی برای رسیدن به هدف و کسب موفقیت در صورت نبود سلامت جسمی در بدترین نوع و سخت ترین راه حساب می شود. فیلم نظریه همه چیز ( The Theory of Everything ) با بودجه گذاری ۳۵ میلیون دلاری درآمد ۱۲۴ میلیون دلاری داشته و توانست یک اسکار و ۲۵ جایزه و ۱۲۳ نامزدی به دست آورد و در لیست بهترین فیلم ها قرار گیرد.
فیلم نظریه همه چیز
در سال ۱۹۶۳، در یک مهمانی، استیون هاوکینگ ، دانشجوی کیهان شناسی دانشگاه کمبریج انگلیس، با جِین وایلد، که دانشجوی ادبیات در همان دانشگاه است، آشنا می شود. با وجود اینکه استیون در درس ریاضی و درس فیزیک توانایی بالایی دارد، دوستان و استادانش نگران موضوع تز دکترای وی هستند.
استیون به همراه استادش به یک سخنرانی راجع به سیاهچاله ها می روند که باعث میشود استیون به این فکر بیفتد که سیاهچالهها باعث به وجود آمدن جهان شدهاند، و بعدا تصمیم می گیرد موضوع تزش را “زمان” انتخاب کند. زمانی که در حال تحقیقات است، به دلیل بیماری خاص برخی ماهیچه های بدن استیون از کار میافتند و باعثِ افتادن و وارد شدن ضربهای به سر وی میشود.
به او گفته میشود که به بیماری عصبی نادری مبتلا است و به زودی تمام ماهیچه های بدنش از کار خواهند افتاد و توانایی راه رفتن، حرف زدن و غذا خوردن را از دست خواهد داد؛ اما به مغزش آسیبی وارد نمی شود، و اینکه حداکثر دو سال دیگر زنده خواهد ماند. استیون نا امید گوشه گیر میشود و همه را از خود میرانَد. جِین به او میگوید که دوستش دارد تا استیون در برابر بیماری ایستادگی کند.
استیون اندک اندک توانایی صحبت کردن را از دست میدهد اما ایستادگی خود را از دست نداده است. زمانی که تزش را ارائه میدهد، به او گفته میشود که در نظریهاش ایراد هایی وجود دارد، ولی نظریه او انقلابی است در دنیای علم و نشان دکترا را به او اعطا میکنند. استیون زمانی که در حال جشن گرفتن به همراه جین و دوستانش است، متوجه می شود که دیگر نمی تواند راه برود و باید از ویلچر استفاده کند.
فیلم نظریه همه چیز
نظریه دوم در فیلم نظریه همه چیز
بعد از به دنیا آمدن فرزند دوم، استیون نظریهای جدیدی راجع به پدیداری و ایستادگی سیاه چاله ها ارائه میکند. بعد از ارائهٔ این نظریه، استاد های استیون شگفت زده می شوند و در ادامه باعث می شود استیون شهرت جهانی پیدا کند. در این بین، جین، با وجود بچه هایش، سلامتی و نگهداری از استیون، فرصت کار کردن بر روی تز خودش را ندارد.
جین وضعیت را برای استیون توضیح میدهد و او در جواب میگوید که درک میکند که او به کمک احتیاج دارد. جین به پیشنهاد مادرش به گروه سرود کلیسا می پیوندد و آنجا با جاناتان (چارلی کوکس) آشنا میشود. او و جاناتان دوستان نزدیکی میشوند و جین او را برای درس پیانو دادن به بچههایش استخدام میکند. خیلی زود جاناتان دوست کل خانواده میشود و به جین، استیون و بچهها در زندگی شان کمک میکند.
زمانی که فرزند سوم جین به دنیا میآید، مادر جین از او می پرسد که فرزند از جاناتان است یا استیون. جین از این حرف ناراحت میشود و بعد متوجه میشوند که جاناتان حرفهای آنها را شنیدهاست. جین سعی میکند جلوی رفتن او را بگیرد و در همان جا به هم اعتراف می کنند که یکدیگر را دوست دارند. جاناتان مدتی از آنها فاصله می گیرد تا این که استیون پیش او می رود و می گوید جین به او نیاز دارد.
The Theory of Everything
پایان ازدواج استیون و جین
در ادامه فیلم نظریه همه چیز میبینیم که استیون به یک کنسرت اپرا در بوردو دعوت میشود. وقتی که او در کنسرت است، جین و جاناتان بچه ها را به کمپ می برند و به هم نزدیک تر میشوند. استیون در کنسرت حالش بد میشود و به کما میرود. مشخص میشود که استیون به ذاتالریه مبتلا شده است.
جین به بیمارستان می رود و دکتر به او میگوید برای زنده ماندن، مجبورند نای استیون را سوراخ کنند، و این باعث میشود که دیگر نتواند حرف بزند. جین برای ایستادگی استیون در برابر مرگ قبول میکند. الین (مکسین پیک) استخدام میشود تا به استیون در کار هایش کمک کند. او با استفاده از یک تخته که حروف بر روی آنها حک شده، با دیگران ارتباط برقرار میکند. آن دو به هم نزدیک میشوند.
بعد به استیون یک کامپیوتر هوشمند از طرف دانشجویان اهدا میشود که به کمک آن می تواند سخن بگوید.. استیون با استفاده از آن، کتاب تاریخچه زمان (به انگلیسی: The History of Time) را مینویسد که به یک کتاب پرفروش جهانی تبدیل میشود.
استیون به جین می گوید که او برای دریافت یک جایزه به آمریکا دعوت شده و الین همراه او به آمریکا خواهد رفت. در اینجا هر دو متوجه میشوند که این پایان راه ازدواج آنها است.
استیون و الین
در ادام فیلم نظریه همه چیز میبینیم که استیون به همراه الین، که حالا عاشق هم شدهاند، به سخنرانی می رود. جین و جاناتان هم به هم می پیوندند. در زمان سخنرانی، استیون میبیند که خودکار یک دانشجو روی زمین میافتد.
او خودش را تصور میکند که بلند میشود و خودکار را به دانشجو میدهد و از تصور این که این بیماری چگونه بر بدنش تاثیر داشته، ناراحت میشود. با این وجود، او ایستادگی می کند و ادامه میدهد و یک سخنرانی الهامبخش ارائه میکند. جین یک نامه دریافت میکند که در آن ملکه الیزابت دوم خواهان ملاقات با استیون شدهاست. جین و استیون دوباره یکدیگر را میبینند و به ملاقات ملکه میروند.
در حیاط کاخ، آن دو به فرزندانشان نگاه میکنند و استیون میگوید: «ببین چی ساختیم». در سکانس پایانی، فیلم به عقب برمیگردد تا زمان اولین ملاقات جین و استیون، که نشاندهندهٔ آرزوی استیون است برای عقب بردن زمان تا ببیند در ابتدای جهان چه اتفاقی افتادهاست. در انتها در متنی اشاره میشود که جین و جاناتان با هم ازدواج کردند و تا به امروز از دوستان صمیمی استیون باقی ماندند. همچنین، استیون نشان شوالیه را از ملکه انگلیس قبول نکرده است.
ایستادگی برای رسیدن به هدف و موفقیت نیازمند مدیریت روانی خود است. یکی از ارکان مدیریت مدیریت انگیزه است. از طرفی کسب تجربه و داشتن تجربه در آن زمینه از راه تماشای زندگی یک فرد موفق به دست می آید. برای این کار می توان از فیلم هایی که آکادمی بازار تهییه کرده است استفاده کرد.
شما در صورت تمایل به آشنایی با سایر افراد موفق می توانید به صفحه زندگینامه افراد موفق مراجعه کنید.